آبان شده بی مهری ات افتاده به جانم

آبان شده بی مهری ات افتاده به جانم
در پیچ و خم عشق تو بسته ست زبانم

پاییز مرا از نفس انداخته اینجا
پاییز تو گرم است چرا، روح و روانم؟!

دستان من از دوری ات افتاد به لرزش
این زلزله کشته است مرا، جان و جهانم

تو بارش بی ابرترین جای جهانی
من بارش هرلحظه ی گیلان و...خزانم

جرمم شده عاشق شدن از قد بلندت
مه هر چه بلندتر بشود دست برآنم

با روی خوش اندک سخنی با دل ما کن
حسرت به دلم بشنوم، آرامه ی جانم
دیدگاه ها (۳)

حلالت تمام دلتنگیام:حوصله!......................سر! عشق!.......

یادته بارون می اومد زیر یه چتر قدیمیهمه از بارون فراری ما......

من ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﻡﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾــی ﭘﺮﻭﺍنــــــهﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑ...

┅─═ঊঈ🌸 🎀 🌸 ঊঈ═─┅گنجشکی به خدا گفت: لانه کوچکی داشتم، آرامگاه...

رفتم از شهرِ تو هرگز نگرانم نشدی ،سوختم در غم و پیگیرِ جهانم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط