اینو داداشام بخونن باحاله
اینو داداشام بخونن باحاله....
پسر بغضش میترکہ میزنه زیره گریہ...(drop)
دختره میگہ چرا گریہ میکنے زندگیم(!?)
-پسر با هق هق میگہ:کاش کور بودم دیروز با اون پسره نمیدیدمتـــــ...(paper)
دختر:پسرخالم بود(!)
پسر:پس چرا دستشو گرفتہ بودے(!?)
دختر:چون مثل داداشمہ(!)
پسر:پس چرا رفتے خونشون(!?)
دختر:خب رفتم خونه ے خالم دیگه عشقم اینطورے نکن توروخدا...
-پسره میگہ:تا حالا نمیدونستم داداشم پسر خاله ے تو میشہ ...(!)
پسر بغضش میترکہ میزنه زیره گریہ...(drop)
دختره میگہ چرا گریہ میکنے زندگیم(!?)
-پسر با هق هق میگہ:کاش کور بودم دیروز با اون پسره نمیدیدمتـــــ...(paper)
دختر:پسرخالم بود(!)
پسر:پس چرا دستشو گرفتہ بودے(!?)
دختر:چون مثل داداشمہ(!)
پسر:پس چرا رفتے خونشون(!?)
دختر:خب رفتم خونه ے خالم دیگه عشقم اینطورے نکن توروخدا...
-پسره میگہ:تا حالا نمیدونستم داداشم پسر خاله ے تو میشہ ...(!)
- ۹۹۵
- ۲۳ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط