خواسته هاي يک مادر:
خواسته هاي يک مادر:
زماني که پير شدم، اگر هنگام غذا خوردن لباسهايم را کثيف کردم و يا صحبت هايم تکراري و کسل کننده شد يادت بياور وقتي کوچک بودي مجبور ميشدم روزي چند بار لباسهايت را عوض کنم،
براي سرگرميت مجبور ميشدم بارها داستاني را برايت تعريف کنم،
وقتي بي خبر از پيشرفتهاي امروز سؤالاتي ميکنم، با تمسخر به من ننگر،
وقتي پاهايم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده، همانگونه که تو اولين قدمهايت را کنار من بر ميداشتي،
ياريم کن همانگونه که من ياريت کردم،
کمک کن تا با نيرو و شکيبايي تو اين راه را به پايان برسانم.
به افتخار تمام مادران چه آنهايي که هنوز نفسشون مايه دلگرمي ماس،
چه اونايي که يادشون هميشه همراه ما....عاشقتم مادرم....
زماني که پير شدم، اگر هنگام غذا خوردن لباسهايم را کثيف کردم و يا صحبت هايم تکراري و کسل کننده شد يادت بياور وقتي کوچک بودي مجبور ميشدم روزي چند بار لباسهايت را عوض کنم،
براي سرگرميت مجبور ميشدم بارها داستاني را برايت تعريف کنم،
وقتي بي خبر از پيشرفتهاي امروز سؤالاتي ميکنم، با تمسخر به من ننگر،
وقتي پاهايم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده، همانگونه که تو اولين قدمهايت را کنار من بر ميداشتي،
ياريم کن همانگونه که من ياريت کردم،
کمک کن تا با نيرو و شکيبايي تو اين راه را به پايان برسانم.
به افتخار تمام مادران چه آنهايي که هنوز نفسشون مايه دلگرمي ماس،
چه اونايي که يادشون هميشه همراه ما....عاشقتم مادرم....
۷۰۶
۰۷ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.