ساده از دست ندادم دل پر مشغله را
ساده از دست ندادم دل پر مشغله را
تا تو پرسیدی و مجبور شدم مساله را...!
.
من "برادر" شده بودم و "برادر" باید
وقت دیدار، رعایت بکند "فاصله" را
.
دهه ی هفتادی دیوانه ی یکبار عاشق
خواست تا خرج کند این کوپن باطله را
.
عشق! آن هم وسط نفرت و باروت ها
دانه انداخت و از شرم ندیدم تله را
.
و تو خندیدی و از خاطره ها جا ماندم
با تو برگشتم و مجبور شدم قافله را...!
.
عشق گاهی سبب گم شدن خاطره هاست
خواستم باز کنم با تو سر این گله را
تا تو پرسیدی و مجبور شدم مساله را...!
.
من "برادر" شده بودم و "برادر" باید
وقت دیدار، رعایت بکند "فاصله" را
.
دهه ی هفتادی دیوانه ی یکبار عاشق
خواست تا خرج کند این کوپن باطله را
.
عشق! آن هم وسط نفرت و باروت ها
دانه انداخت و از شرم ندیدم تله را
.
و تو خندیدی و از خاطره ها جا ماندم
با تو برگشتم و مجبور شدم قافله را...!
.
عشق گاهی سبب گم شدن خاطره هاست
خواستم باز کنم با تو سر این گله را
۷۱۷
۱۷ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.