این پست را کامل بخونید.

این پست را کامل بخونید.
این آقا که میبینید دایی بنده هستند.
جانباز شیمیایی و اعصاب و روان هستند...
تقریبا دیکه ریه ندارند و از نظر بدن داغون داغون...
صبح ها یک کف دست قرص میخوره تا بتونه از رخت خواب بلند بشه
حقوق جانبازیشو قطع کردند بدلیل اینکه رفته یکی از ارگان های علیه السلام داد و بیداد کرده...
تا ده سال پیش حقوق هم نمی گرفت چون کار میکرد و برخی از پروژه های مهم شهری تهران و مشهد رو با افتخار و موفقیت قابل توجهی به اتمام رسونده.
از وقتی دکترها گفتند نباید تو شهر زندگی کنه رفته روستا و فقط استراحت میکنه اونم چه استراحتی... همش دنبال کارای روستا و مردمه...
تو آخرین دیداری ک باهاش داشتم گفت دلش میخواد بره سوریه...
دیشب بهم زنگ زده میگه بیا منو ببر کرمانشاه...
یکسری اینطوری برای مملکت و اسلام زحمت کشیدند و هنوز خودشونو بدهکار انقلاب میدونند ، یکسری هم الان به اسم اسلام چها که نمیکنند...

یک حرفی که ایشون از لبش نمیافته و به من همیشه گوشزد میکنه دشمنی با تفکر لیبرال و مدیرانی لیبرالیسمی هست...
دشمن درجه یک هاشمی و خاتمی و روحانی و میرحسین و دار و دسته اصلاحات هم هست و چه چیزایی که از اینها تعریف نمیکنه...
سینه ایشون به خاطر شغل مهمی که داشته محرم اسرار بزرگیه که داره مینویسه و گفته تا بعد از شهادتش فاش نشه...
برای سلامتیش دعا کنید حالش خوب نیست...
عکسایی از جوونیش میذارم کم کم...