ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

"ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی"
تکرار شد این جمله (این جمعه نمی آیی؟)

تاریک تر از شب شد بی روی تو روز ما
از ماهِ رُخت سویی ای کاش که بنمایی

از شوق وصالِ تو چشمیم به راهِ تو
در داغِ فراغِ تو ماییم و شکیبایی

این جمعه بیا آقا بیتابِ توییم آقا
هر چند برای ما بیتاب تر از مایی

ای کاش رسی از راه تا گل شکفد از گل
ای کاش که باز آیی ای حضرت زیبایی

هر روز در امروزیم بیهوده و بی پایان
ما جملگی امروز و تو یکتنه فردایی

سیراب نما ما را ای ساقیِ بی همتا
ما تشنه تر از صحرا تو ساقیِ دریایی

دل با غم تنهایی باید چه کند یارا؟
"ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی"
دیدگاه ها (۲)

آیا میدانیدذَخٌرَ الحُسَین کیست؟در جنگ صفین بود که امیرالموم...

البته این حکم دادگاه بدوی هست و قابل اعتراضه..

ایام نوروز و شروع مسافرتها...به خاطر عزیزامون هم که شده تو ر...

خدایا عاقبت همه ما رو ختم بخیر بفرما..الهی آمین

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم . . .

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط