سلام دوستان
سلام دوستان
مهمون امروزمون برادر امید هست🥰✋
*دخترے ڪه تنها مانـــد*🥀
*شهید امید چائی پز*🌹
تاریخ تولد: ۳۰ / ۶ / ۱۳۶۱
تاریخ شهادت: ۷ / ۴ / ۱۴۰۰
محل تولد: گیلان
محل شهادت: لاهیجان،گیلان
*🌹راوی← مبینا حاصل ازدواج امید و همسرش بود.🎀دو سال پیش از شهادت امید، خواهرزادهاش در سانحه تصادف جان باخت.🥀مدتی پس از داغ خواهرزادهاش، همسرش مریض شد.🥀روزها را با مریضی همسر به سختی از پس هم گذراند🥀تا اینکه همسرش به دلیل سرطان از دنیا رفت.🥀سیاه همسر را پوشید اما دم نزد تا اینکه این اتفاق تلخ افتاد.»🥀مبینا تا قبل از این حادثه به خاطر دغدغههای شغلی پدر بیشتر اوقات نزد عمه بزرگش در لاهیجان سپری میکرد.🍃 امید هم تمام وقتهایی را که بیکار بود، صرف تنها دخترش میکرد.🎀دختری که تنها یادگار همسرش بود.🥀حالا مبینا هم داغدار مادر است و هم پدر.🥀امید پلیس وظیفه شناسی بود🌙چند وقتی بود که پسری حدودا بیستوهفت ساله برای درخواست معافیت به امید رجوع و هر بار امید معافیت او را رد میکرد؛‼️مدارکش کامل نبود و امید کسی نبود که بیجهت به دنبال بهانه باشد.🌙آخرین رجوع این پسر سرباز شد آخرین روز زندگی امید.🥀آن پسر با چاقو وارد اتاق ستوان شده بود؛🔪گویا از قبل نقشه کشیده بود. به اتاق امید میرود که با همان ممانعتهای همیشگی ستوان روبهرو میشود.»‼️درنهایت شش، هفت بار چاقویی که از قبل آماده کرده بود را در بدن امید فرو میکند🥀و مأموران از راه میرسند. اگر مأموران نمیرسیدند، ضربات چاقو ادامهدار میشد.🥀 امید نیمهجان بود که به بیمارستان پیروز در لاهیجان منتقل شد؛🥀 اما تلاش دکترها بینتیجه ماند و او جانش را از دست داد🥀و به شهادت رسید*🕊️🕋
*شهید نظام وظیفه*
*شهید امید چائی پز*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
مهمون امروزمون برادر امید هست🥰✋
*دخترے ڪه تنها مانـــد*🥀
*شهید امید چائی پز*🌹
تاریخ تولد: ۳۰ / ۶ / ۱۳۶۱
تاریخ شهادت: ۷ / ۴ / ۱۴۰۰
محل تولد: گیلان
محل شهادت: لاهیجان،گیلان
*🌹راوی← مبینا حاصل ازدواج امید و همسرش بود.🎀دو سال پیش از شهادت امید، خواهرزادهاش در سانحه تصادف جان باخت.🥀مدتی پس از داغ خواهرزادهاش، همسرش مریض شد.🥀روزها را با مریضی همسر به سختی از پس هم گذراند🥀تا اینکه همسرش به دلیل سرطان از دنیا رفت.🥀سیاه همسر را پوشید اما دم نزد تا اینکه این اتفاق تلخ افتاد.»🥀مبینا تا قبل از این حادثه به خاطر دغدغههای شغلی پدر بیشتر اوقات نزد عمه بزرگش در لاهیجان سپری میکرد.🍃 امید هم تمام وقتهایی را که بیکار بود، صرف تنها دخترش میکرد.🎀دختری که تنها یادگار همسرش بود.🥀حالا مبینا هم داغدار مادر است و هم پدر.🥀امید پلیس وظیفه شناسی بود🌙چند وقتی بود که پسری حدودا بیستوهفت ساله برای درخواست معافیت به امید رجوع و هر بار امید معافیت او را رد میکرد؛‼️مدارکش کامل نبود و امید کسی نبود که بیجهت به دنبال بهانه باشد.🌙آخرین رجوع این پسر سرباز شد آخرین روز زندگی امید.🥀آن پسر با چاقو وارد اتاق ستوان شده بود؛🔪گویا از قبل نقشه کشیده بود. به اتاق امید میرود که با همان ممانعتهای همیشگی ستوان روبهرو میشود.»‼️درنهایت شش، هفت بار چاقویی که از قبل آماده کرده بود را در بدن امید فرو میکند🥀و مأموران از راه میرسند. اگر مأموران نمیرسیدند، ضربات چاقو ادامهدار میشد.🥀 امید نیمهجان بود که به بیمارستان پیروز در لاهیجان منتقل شد؛🥀 اما تلاش دکترها بینتیجه ماند و او جانش را از دست داد🥀و به شهادت رسید*🕊️🕋
*شهید نظام وظیفه*
*شهید امید چائی پز*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
۱.۱k
۱۸ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.