ویو میرا
ویو میرا
از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل مدرسه
همه داشتن بهمون نگاه میکردن
یکی: وای من از همون اولم میگفتم این دوتا بهم میان نه جینا و جونکوک الان دیگه مد شده میرا و جونکوک
یکی دیگه: خیلی کاپل های خوبین
یه نفر دیگه: وای اگه جینا بفهمه پوست کلشون رومیکنه
رفتیم تو مدرسه و جینا اومد جلومون
جینا: اوهو اقا جونکوک اینکیه نکنه یه دختر هرزهی دیگه ایه
_خفشو لقب خودتو رو دوست دخترم نزار
+کوکی بیا بریم دوست پسرم
_چی تو الان بهم گفتی دوست پسرتم
+اره به خاطر اینکه حوصلشو نداشتم
جینا: کصافتا یزرددودرژردوذررذدددپپدپپ(این خوده سانسوره) 😂
+میای بریم بوفه خیلی گشنمه کوکی
در گوشش، گفتم جینا پشت سرمونه پیرمرد
_باشه خوشکلم
+ایییییییی
دگوشش، گفتم براید بغلم کن پیره
و بغلم کرد
_الان میریم درمونگا فرشته م
+زودی کوکی زانوم داره درد میکنه
_الان عشقم
زودی دویدیم و رفتیم
+بزارم زمین حالا کوک
_نمیخوام
+بزار میگم
ویهو لباشو گزاشت رو لبا م
+کوککککچچچچچچز وح موز صح کاظ طگ کاظ عد خوب عروشفتهابادپمودذدپ
_هیش پرنسسم
و یهوجینا اومد
جینا: دارین چه گوهی میخورین
جونکوک با علامت دستش نشون داد خفشو (با این حلت👆🏻)
و میخواست بهکارش ادامه بده که گفت
_جینا برو گمشو مگه نمیبینی کار دارم
ومن به نگاه عجیب بهش کردم
جینا: نمیرم
_باشه ما میریم یه جا دیگه هرزه
وکوک تا دست منو کشید میخواست ببره بیرون
زنگ کلاس خورد و کوک گف
از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل مدرسه
همه داشتن بهمون نگاه میکردن
یکی: وای من از همون اولم میگفتم این دوتا بهم میان نه جینا و جونکوک الان دیگه مد شده میرا و جونکوک
یکی دیگه: خیلی کاپل های خوبین
یه نفر دیگه: وای اگه جینا بفهمه پوست کلشون رومیکنه
رفتیم تو مدرسه و جینا اومد جلومون
جینا: اوهو اقا جونکوک اینکیه نکنه یه دختر هرزهی دیگه ایه
_خفشو لقب خودتو رو دوست دخترم نزار
+کوکی بیا بریم دوست پسرم
_چی تو الان بهم گفتی دوست پسرتم
+اره به خاطر اینکه حوصلشو نداشتم
جینا: کصافتا یزرددودرژردوذررذدددپپدپپ(این خوده سانسوره) 😂
+میای بریم بوفه خیلی گشنمه کوکی
در گوشش، گفتم جینا پشت سرمونه پیرمرد
_باشه خوشکلم
+ایییییییی
دگوشش، گفتم براید بغلم کن پیره
و بغلم کرد
_الان میریم درمونگا فرشته م
+زودی کوکی زانوم داره درد میکنه
_الان عشقم
زودی دویدیم و رفتیم
+بزارم زمین حالا کوک
_نمیخوام
+بزار میگم
ویهو لباشو گزاشت رو لبا م
+کوککککچچچچچچز وح موز صح کاظ طگ کاظ عد خوب عروشفتهابادپمودذدپ
_هیش پرنسسم
و یهوجینا اومد
جینا: دارین چه گوهی میخورین
جونکوک با علامت دستش نشون داد خفشو (با این حلت👆🏻)
و میخواست بهکارش ادامه بده که گفت
_جینا برو گمشو مگه نمیبینی کار دارم
ومن به نگاه عجیب بهش کردم
جینا: نمیرم
_باشه ما میریم یه جا دیگه هرزه
وکوک تا دست منو کشید میخواست ببره بیرون
زنگ کلاس خورد و کوک گف
۳.۲k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.