P
P. 4
#چندپارتی جیمین
_ویو جیمین
هم دلم نمیاد از پیشش برم هم اینکه مجبورم
نگاهی به صورت غرق خوابش نگاه کردم
خیلی ناز خوابیده بود کوشولوی من
@تق تق
@جیمین بیا باید وسایلتو اماده کنی
_اومدم هیونگ
لب.. شو بوس کردم و روش پتو انداختمو خیلی اروم در اتاقو بستم
_هعی هیونگ
@جیمین من پیششم خوب
_من برم وسایلو اماده کنم
هیونگ
@بله
_هیچی بعدا میگم
........
............
_هیونگ چرا رو مبلی پاشو برو تو اتاق من بخواب
@اوم اوکی
_بعدشم خودم رفتم تو اتاق ات و گوشیمو کوک کردم بعدم محکم بغلش کردم پیشونیشو بوس بارون کردم
(اهه اهه چه کارا😂😂)
ویو صبح.
_صبح بخیر نامی
@صبحت بخیر دیشب...
_اها میشه لطفا بری تو اتاق ات و پیشش باشی
@پس کی باهات بیاد
_یونگی هس نگران نباش
@اوووکی
_من رفتم مراقب خودت و ات باش
@اوم بای
.......
جیمین دیگه رفت یه کشور دیگه به منم نگف ولش
ویو نامجون.
ای وای به ات سر نزدم چه ساکته
+(گریه)
@ات
+....
@رفتم پیشش نشستم بغلش کردم
ات خوبی برای چی گریه میکنی؟
+جیمین کجاس؟ چرا نگفت که میره چرا خداحافظی نکرد(گریه)
@مگه یادت رفت دیشب چی گفت
+ولی من...هق.... میخواستم بازم ببینمش قول میدم گریه....هق... نکنم میشه منو ببری پیشش؟
@نمیتونم
+ولی من میخوام ببینمش (کمی داد و اینکه پاشد بره بیرون از خونه)
که نامجون محکم گرفتتش
@نمیشه ات میدونم دلت براش تنگ میشه منم همینطور ولی گیرت برش نمیگردونه (خودشم بغضش گرف)
+افتاد رو دوتا زانوش
نامییییی الان من چیکار کنم(بی حال)
@گریه نکن! من پیشتم ات تا وقتی بیاد من برات مث اون همه کار میکنم نمیزارم حوصلت سر بره
+...
@ات گوش کن گریه نکن..... من دوست دارم.....
+چی گفتی(تعجب)
@ها.....نه میگم من برات توجه کافی رو میزارم تو مث خواهرمی ات
+....
@یه چیزی بگو
+گشنمه
@چی
+من...گشنمه
@اها یادم رفت بیا بشین رو صندلی تا صبحونتو اماده کنم و باهم بخوریم و بعد
+بعد چی؟
میبریم شهربازی؟
@چی اما تو که دیشب رفتی و سر صبح اخه نخیر نمیریم
+باشه(ناراحت)
@هی حرفم تموم نشد
بعد باهم میریم کتابخونه یا خرید نظرت چیه؟
+وووو اخ جون(ذوق)
وقتی داشتن صبحونه میخوردن.
+نامی... ببخشید نامجون میگم
@ میتونی راحت باشی
+میگم نامی دلم میخواد کتاب دختری که در اعماق دریا افتاد و با مجیک شاپ و بخونم
@میخوای برات بخرمشون؟
+هوم...
@میتونم برات بخرم و باهم بخونیم
+عالیههههه
@پس میخرم....
ویو شب.
.......
#چندپارتی جیمین
_ویو جیمین
هم دلم نمیاد از پیشش برم هم اینکه مجبورم
نگاهی به صورت غرق خوابش نگاه کردم
خیلی ناز خوابیده بود کوشولوی من
@تق تق
@جیمین بیا باید وسایلتو اماده کنی
_اومدم هیونگ
لب.. شو بوس کردم و روش پتو انداختمو خیلی اروم در اتاقو بستم
_هعی هیونگ
@جیمین من پیششم خوب
_من برم وسایلو اماده کنم
هیونگ
@بله
_هیچی بعدا میگم
........
............
_هیونگ چرا رو مبلی پاشو برو تو اتاق من بخواب
@اوم اوکی
_بعدشم خودم رفتم تو اتاق ات و گوشیمو کوک کردم بعدم محکم بغلش کردم پیشونیشو بوس بارون کردم
(اهه اهه چه کارا😂😂)
ویو صبح.
_صبح بخیر نامی
@صبحت بخیر دیشب...
_اها میشه لطفا بری تو اتاق ات و پیشش باشی
@پس کی باهات بیاد
_یونگی هس نگران نباش
@اوووکی
_من رفتم مراقب خودت و ات باش
@اوم بای
.......
جیمین دیگه رفت یه کشور دیگه به منم نگف ولش
ویو نامجون.
ای وای به ات سر نزدم چه ساکته
+(گریه)
@ات
+....
@رفتم پیشش نشستم بغلش کردم
ات خوبی برای چی گریه میکنی؟
+جیمین کجاس؟ چرا نگفت که میره چرا خداحافظی نکرد(گریه)
@مگه یادت رفت دیشب چی گفت
+ولی من...هق.... میخواستم بازم ببینمش قول میدم گریه....هق... نکنم میشه منو ببری پیشش؟
@نمیتونم
+ولی من میخوام ببینمش (کمی داد و اینکه پاشد بره بیرون از خونه)
که نامجون محکم گرفتتش
@نمیشه ات میدونم دلت براش تنگ میشه منم همینطور ولی گیرت برش نمیگردونه (خودشم بغضش گرف)
+افتاد رو دوتا زانوش
نامییییی الان من چیکار کنم(بی حال)
@گریه نکن! من پیشتم ات تا وقتی بیاد من برات مث اون همه کار میکنم نمیزارم حوصلت سر بره
+...
@ات گوش کن گریه نکن..... من دوست دارم.....
+چی گفتی(تعجب)
@ها.....نه میگم من برات توجه کافی رو میزارم تو مث خواهرمی ات
+....
@یه چیزی بگو
+گشنمه
@چی
+من...گشنمه
@اها یادم رفت بیا بشین رو صندلی تا صبحونتو اماده کنم و باهم بخوریم و بعد
+بعد چی؟
میبریم شهربازی؟
@چی اما تو که دیشب رفتی و سر صبح اخه نخیر نمیریم
+باشه(ناراحت)
@هی حرفم تموم نشد
بعد باهم میریم کتابخونه یا خرید نظرت چیه؟
+وووو اخ جون(ذوق)
وقتی داشتن صبحونه میخوردن.
+نامی... ببخشید نامجون میگم
@ میتونی راحت باشی
+میگم نامی دلم میخواد کتاب دختری که در اعماق دریا افتاد و با مجیک شاپ و بخونم
@میخوای برات بخرمشون؟
+هوم...
@میتونم برات بخرم و باهم بخونیم
+عالیههههه
@پس میخرم....
ویو شب.
.......
- ۵.۶k
- ۱۴ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط