من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو

...
من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو

دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو

گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم
گفت آن چیز دگر نیست، دگر هیچ مگو

#مولوی
#گل
#ایران_زیبا
#روز_خوب در "بوستان سهند" منطقه ۱۴ تهران
#غلام #قمر #مگو #سخن #شمع #شکر #رنج #گنج #بی_خبر #دوش #دیوانه #عشق #دید #نعره #جامه #ترس #بوستان #سهند #بوستان_سهند #تهران #بهار #خرداد
#flowers
#flower
#tehran_iran
دیدگاه ها (۴)

...شبم به محنت و روزم به هجر یار گذشتتمام مدت عمرم بر این قر...

...هر صبح،پنجره امید را باز میکنمتا نور نگاهت بر من بتابدتبس...

...هر وقت به تو فکر میکنم،همه چیز رنگ و بوی زیبایی به خود می...

...مرا خود با تو چیزی در میان هستو گر نه روی زیبا در جهان هس...

🌱🍒دوش دیوانه شدم،عشق مرا دید و بگفتآمدم نعره مزن جامه مدر هی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط