عاشق که شدی

عاشق که شدی
بی هوا در آغوشش بگیر
بی بهانه صورتش را ببوس
و دست هایت را در میان
دست هایش زنجیر کن
گیسوانش را عاشقانه شانه بزن
و پیش روی همگان
قربان صدقه اش برو
عشقش را فریاد کن
و بگذار بداند آنچنان آبستن خواستن اویی که هیچ چیز جز مرگ
او را از تو دور نمی دارد
بگذار باور کند یک نفر
بیشتر از جانش او را می پرستد و دوست دارد





❤️
دیدگاه ها (۱)

لذّت دنیا،داشتنِ کسى ستکه دوست داشتن را بلد است؛به همین سادگ...

هوابوی آمدنت را میدهد؟واقعا می آیی ؟يا باز هم پایيزآمدنت را ...

آدمیست دیگریک روز حوصله ی هیچ چیز را ندارددوست دارد خودش را ...

حرف که می زنیصدایت ادامه ی آوازِ پرندگان است،وقتی که شب خامو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط