بدبوی جذاب

بدبوی جذاب
part6
+تو راه بودیم که گوشی کوک هعی زنگ میخورد و اون قطع میکرد عجیب بود
-گوشیم هعی زنگ میخورد دوست دختر قبیلم انیسا بود و اصلا دوست نداشتم ات متوجه این موضوع بشه
+ممکنه نگرانت بشن بهتره جواب بدی
-مهم نیس من شماره ناشناس جواب نمیدم
+اوکی
-رسیدیم و پیاده شدم و ات هم پیاده شد یه جای کنار دریا داشتیم صبحونه میخوردیم که یهو انیسا اومد
؟کوک چرا هرچی بهت زنگ میزنم جواب نمیدی چون داری بهم خیانت میکنی درسته
+متعجب بودم که از جام بلند شدم
درست صحبت کن لطفا بین منو کوک چیزی نیس ما فقط هم کلاسی ایم این ذهن توعه که همچیو بد میبینه من میرم کوک
-صبر کن ات اتتتتت
همینو میخواستی مگه من بهت نگفتم همچی بین ما تمومه هاا (عربده)
؟همچی واسه تو تموم شده تو هنوز واس من همونی
-هیچ وقت جلو راهم نیا چون ناراحت میشی حولش دارم و رفتم دنبال ات
+از اینکه دوست دختر داشت ناراحت نشدم ولی از اینکه همچی سر من خراب شد ناراحت بودم که با صدای کوک ب خودم اومدم
-ات صبر کن (نفس نفس)
+بله کوک
-ات قسم میخورم چیزی بین ما نیس فقط
+کوک من از این ناراحت نیسم چرا دوست دختر داری بلکه از این ناراحتم ک بهم تحمت زده شد و کاسه کوسه ها سر من شکست
-ات من متاسفم روزتو خراب کردم معزرت میخوام الان قهری
+قهر نیسم ولی دیگ همدیگرو نبینیم بهتره ازت ممنونم
-اما
+خدافظ
دیدگاه ها (۲)

بدبوی جذابpart5-فردا میبینمت خوشگل خانم+میبینمت عزیزم(بغل دو...

بدبوی جذابpart5-دم در خونه منتظرش بودم که ی فرشته اومد بیرون...

𝐀 𝐒𝐭𝐫𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐥𝐥𝐞𝐝 𝐚 𝐅𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐏𝐚𝐫𝐭𝟐𝟗کوک: «ات....»ات: «جان؟ »(😳)ک...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۱۸

𝐀 𝐒𝐭𝐫𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐥𝐥𝐞𝐝 𝐚 𝐅𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐏𝐚𝐫𝐭𝟑𝟒ات رو تخت نشسته بود، نفس‌هاش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط