در امتداد باغ انار

در امتدادِ باغِ انار
و چشم هایِ سردِ بادهایِ بی حصار
آنجا که با نسیمِ صُبحش، برف ها آب می شوند
همچون بهترین بهارِ روزگار
تو را خواهم سرود ...
ای همه یِ گلستانم
با نهایتِ ادب فریاد می زنم،
که تو را با هزاران هزار درختِ کاج، به تماشا نشسته ام
تا بگویم
که چون نفس هایم، دوست می دارمَت!
و به عشقی بلند
در انحنایِ گریزگاههایِ زندگی
و در لابلایِ سپیدارهایِ قشنگِ جنگلی
با تمامِ وجود، می پرستمت...🌱
دیدگاه ها (۱)

#زمانی اندک ای آینه من! نگاهم بر تو سرد است.که این تصویر است...

#خورشیداز پس ابرهاسبد خالی آفتابگردان را می نگردکه در انتظار...

#خواب های یک مداد :جنگلی که سربریده می دوددفتری ورق ورق شده ...

#در شب اکنون چیزی میگذردماه سرخست و مشوشو بر این بام که هر ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط