بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
اگر چه این فقط یک شعار است، اما معتقدین به آن، اگر خارج از شعار تفکر هم بکنند، با چندین و چند اشکال اساسی مواجه میگردند که به عنوان نمونه به برخی از اساسیترین آنها در ذیل اشاره میگردد.
اول): چه کسی گفته که دین یعنی سه اصل گفتار، پندار و کردار نیک؟- البته که دین حق، به این سه اصل دعوت میکند، اما نمیشود گفت: دین یعنی این سه اصل، آن هم بدون دلیل و فقط با شعار.
حالا اگر کسی پندار و کردارش نیک بود، اما گفتارش نیک نبود، گاهی بددهانی کرد و یا با زبان کسی را آزرد، دین او نصف میشود؟ یا دین دارد، اما مرتکب خطا و گناه شده است؟ یا اصلاً دین ندارد؟ وقتی گفته میشود اصل، یعنی هر کدام نباشد، طرف از دین خارج است. مثل کسی که بگوید من توحید را قبول دارم، اما معاد را قبول ندارم یا در نبوت شک دارم.
دوم): نیک یعنی چه؟ تغریفش چیست؟ چه کسی تعریف کرده است؟چه کسی باید خوشش بیاید و من به این راضیام، این کردار و گفتار و پندار نیک بود. ملاک و محک چیست؟ نمیشود همینطوری کلی گویی کرد و بعد هم اضافه گویی کرد و گفت: دین یعنی این سه اصل.
به عنوان مثال: ازنظر یک دولت بیگانه، کار کردار یک جاسوس نیک است - پندارش هم نیک است و گفتارش نیک اندر نیک است؛ اما به لحاظ دولتِ هدف، نه تنها به هیچ وجه نیک نیست، بلکه مجازات اعدام هم دارد. نزد اهل فساد و فسق و فحشا، همه پندارها، گفتارها و کردارها در این عرصه نیک است، نزد دیگران کراهت دارد و ... .
سوم):حیطه پندار و گفتار و کردار یک، کجا و چقدر است؟ مثلاً کسی توحید و معاد را قبول نداشت، یعنی کافر بود،اما مثل یک حیوان ساده زندگی کرد، فقط در اندیشه ارتزاقش بود، کار بد هم نکرد و حرف بد هم نزد،چه می شود؟آیا دیندار است یا خیر؟!
چهارم): معنای پندار چیست؟ آیا فکر و اندیشه است، یا ظنّ و گمان. اگر ظنّ و گمان باشد که ارزشی ندارد، اما اگر معنایش فکر و اندیشه باشد، هر کسی فکر و اندیشه خود را نیک میداند. کدام صاحب نظریهای، تفکرات خویش را نیک ندانسته است؟ مارکس، لنین، ماکیاول، چگوارا، بودا، سامری یا .؟ کدام دین و مکتبی خود را نیک نمیداند:اسلام، مسیحیت و یهودیت امروزی، زرتشتی، بودیسم، لائیسم، کمونیسم، امپریالیسم و سایر ایسمها؟!
حال پندار نیک کدام است؟ تعریفش چیست؟ ملاکش کدام است؟ با چه چیزی اندازهگیری میشود؟چه کسی تعیین میکند؟ داوری و قضاوتش با کیست؟
نکته: پس بسیار دقت کنید که همیشه شعار های کلّی، کاملاً بیمحتوا و ناکار هستند و البته ابزار دست منحرفها و منحرفکنندگان شیاطین انس و جنّ قرار میگیرند.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
اگر چه این فقط یک شعار است، اما معتقدین به آن، اگر خارج از شعار تفکر هم بکنند، با چندین و چند اشکال اساسی مواجه میگردند که به عنوان نمونه به برخی از اساسیترین آنها در ذیل اشاره میگردد.
اول): چه کسی گفته که دین یعنی سه اصل گفتار، پندار و کردار نیک؟- البته که دین حق، به این سه اصل دعوت میکند، اما نمیشود گفت: دین یعنی این سه اصل، آن هم بدون دلیل و فقط با شعار.
حالا اگر کسی پندار و کردارش نیک بود، اما گفتارش نیک نبود، گاهی بددهانی کرد و یا با زبان کسی را آزرد، دین او نصف میشود؟ یا دین دارد، اما مرتکب خطا و گناه شده است؟ یا اصلاً دین ندارد؟ وقتی گفته میشود اصل، یعنی هر کدام نباشد، طرف از دین خارج است. مثل کسی که بگوید من توحید را قبول دارم، اما معاد را قبول ندارم یا در نبوت شک دارم.
دوم): نیک یعنی چه؟ تغریفش چیست؟ چه کسی تعریف کرده است؟چه کسی باید خوشش بیاید و من به این راضیام، این کردار و گفتار و پندار نیک بود. ملاک و محک چیست؟ نمیشود همینطوری کلی گویی کرد و بعد هم اضافه گویی کرد و گفت: دین یعنی این سه اصل.
به عنوان مثال: ازنظر یک دولت بیگانه، کار کردار یک جاسوس نیک است - پندارش هم نیک است و گفتارش نیک اندر نیک است؛ اما به لحاظ دولتِ هدف، نه تنها به هیچ وجه نیک نیست، بلکه مجازات اعدام هم دارد. نزد اهل فساد و فسق و فحشا، همه پندارها، گفتارها و کردارها در این عرصه نیک است، نزد دیگران کراهت دارد و ... .
سوم):حیطه پندار و گفتار و کردار یک، کجا و چقدر است؟ مثلاً کسی توحید و معاد را قبول نداشت، یعنی کافر بود،اما مثل یک حیوان ساده زندگی کرد، فقط در اندیشه ارتزاقش بود، کار بد هم نکرد و حرف بد هم نزد،چه می شود؟آیا دیندار است یا خیر؟!
چهارم): معنای پندار چیست؟ آیا فکر و اندیشه است، یا ظنّ و گمان. اگر ظنّ و گمان باشد که ارزشی ندارد، اما اگر معنایش فکر و اندیشه باشد، هر کسی فکر و اندیشه خود را نیک میداند. کدام صاحب نظریهای، تفکرات خویش را نیک ندانسته است؟ مارکس، لنین، ماکیاول، چگوارا، بودا، سامری یا .؟ کدام دین و مکتبی خود را نیک نمیداند:اسلام، مسیحیت و یهودیت امروزی، زرتشتی، بودیسم، لائیسم، کمونیسم، امپریالیسم و سایر ایسمها؟!
حال پندار نیک کدام است؟ تعریفش چیست؟ ملاکش کدام است؟ با چه چیزی اندازهگیری میشود؟چه کسی تعیین میکند؟ داوری و قضاوتش با کیست؟
نکته: پس بسیار دقت کنید که همیشه شعار های کلّی، کاملاً بیمحتوا و ناکار هستند و البته ابزار دست منحرفها و منحرفکنندگان شیاطین انس و جنّ قرار میگیرند.(ادامه دارد...)
۶۳۵
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.