گفت مرا یادت هست

گفت: «مرا یادت هست؟»
دویدم و در راه فکر کردم
که من چه یادی دارم،
چرا یادم به وسعت همه تاریخ است؟
و چرا آدم ها در یاد من زندگی میکنند
و من در یاد هیچکس نیستم؟

👤#عباس_معروفی
دیدگاه ها (۶)

غمی در استخوانم میگُدازد:(💔

دکتر هلاکویی حرفایِ قشنگ زیاد زده اما یه حرفشُ خیلی دوست داش...

Just be yourself,there is no one better.خودت باش چون کسی بهت...

-هیچ‌می‌دانی‌چراچون موجدرگریزازخویشتن‌پیوسته‌می‌کاهم؟زان‌که‌...

گفت: مرا یادت هست؟دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم...

چند روز بعدَ از اینکه احساسِ پوچی و پوکی میکردم چند خط کتاب ...

دیر گاهی ست که تنها شده ام غصه غربت صحرا شده اموس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط