دلم گرفته است

دلم گرفته است! 
دلم گرفته است!
به ایوان می روم و انگشتانم را 
بر پوست کشیده ی شب می کشم،

چراغ های رابطه تاریکند 
چراغهای رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب 
معرفی نخواهد کرد 
کسی مرا به میهمانی
گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار 
پرنده مردنی ست.

#فروغ_فرخزاد

پی نوشت: دکلمه با صدای زنده یاد خسرو شکیبایی در کانال تلگرام شعر خوانی
دیدگاه ها (۱)

شاید این را شنیده ای که زناندر دل «آری» و «نه» به لب دارندضع...

من صفای عشق میخواهم از اوتا فدا سازم وجود خویش رااو تنی میخو...

تودر پسِ پردهٔ لبهایت چه داریکه غزلم را لبالب قند می کند؟من ...

...چرا باور نمی کنیداستان تنهایی آدمها را...؟چرا عشق را اینگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط