اونی ک چن روز پیش واسش بیمارستان بودم..خیلی ساده بلـــاکـ
اونی ک چن روز پیش واسش بیمارستان بودم..خیلی ساده بلـــاکـ کرد {:
حساس شدم با ی حرفو رفتار کوچیک ناراحت میشم،میرم ی گوشه سرمو رو زانوم میزارم تو دلم جیغ میکشم میخوام خودکشی کنم مامانم نمیزاره و این بدترین درده ن میتونی با زندگی کنار بیای ن راهی داری واسه مرگ...موهامو میکشم تا از سرم میکنن،لبامو گاز میگیرم بعضی وقتا چن قطره خون ازش میچکه،ته گلوم میگیره،ب قرآن قسم واقعیتو میگم حس خفگی بم دس میده،عاخرشم یکی میزنه روشونت پاشو زنگ خورده عه تو که الان رگای چشت میترکه بعدشم تنهام میزاره،،صورتمو میشورم میرم تو کلاس معلم سر کلاسه،میخواد بم بگه برگه تاخیر بیار تا چشش تو چشام میفته پشیمون میشه میگ بیا بشین::همه چی باهم شد چرا؟؟
#طلاق
#عشق
#چهارده_سالگی
#هرزگی
#روشن_نبودن_تکلیف_زندگی
#خود_درگیری
#همه_با_هــــم {:
حساس شدم با ی حرفو رفتار کوچیک ناراحت میشم،میرم ی گوشه سرمو رو زانوم میزارم تو دلم جیغ میکشم میخوام خودکشی کنم مامانم نمیزاره و این بدترین درده ن میتونی با زندگی کنار بیای ن راهی داری واسه مرگ...موهامو میکشم تا از سرم میکنن،لبامو گاز میگیرم بعضی وقتا چن قطره خون ازش میچکه،ته گلوم میگیره،ب قرآن قسم واقعیتو میگم حس خفگی بم دس میده،عاخرشم یکی میزنه روشونت پاشو زنگ خورده عه تو که الان رگای چشت میترکه بعدشم تنهام میزاره،،صورتمو میشورم میرم تو کلاس معلم سر کلاسه،میخواد بم بگه برگه تاخیر بیار تا چشش تو چشام میفته پشیمون میشه میگ بیا بشین::همه چی باهم شد چرا؟؟
#طلاق
#عشق
#چهارده_سالگی
#هرزگی
#روشن_نبودن_تکلیف_زندگی
#خود_درگیری
#همه_با_هــــم {:
۵.۸k
۱۷ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.