آمدو آتش به جانم کرد و رفت
آمدو آتش به جانم کرد و رفت
با محبت امتحانم کرد و رفت
آمدو بنشست .آشوبی به پا
در میان.دودمانم کرد و رفت
آمدو رویی گشود و شد نهان
نام خود ورد زبانم کرد و رفت
آمدو چون آفتی در من فتاد
سر به سوی آسمانم کرد و رفت
آمدو در خلوت تنهایی ام
آتش به جانم کرد و رفت
آمدو پائیز عمرم را ببرد
جای آن زمستان داد و رفت
آمدو در تاری شبهای من
ماه نازم را فراری داد و رفت
آمدو در به در می خانه ما
جام زهری داد و رفت
"معینی کرمانشاهی"
کپی ممنوع
با محبت امتحانم کرد و رفت
آمدو بنشست .آشوبی به پا
در میان.دودمانم کرد و رفت
آمدو رویی گشود و شد نهان
نام خود ورد زبانم کرد و رفت
آمدو چون آفتی در من فتاد
سر به سوی آسمانم کرد و رفت
آمدو در خلوت تنهایی ام
آتش به جانم کرد و رفت
آمدو پائیز عمرم را ببرد
جای آن زمستان داد و رفت
آمدو در تاری شبهای من
ماه نازم را فراری داد و رفت
آمدو در به در می خانه ما
جام زهری داد و رفت
"معینی کرمانشاهی"
کپی ممنوع
- ۱.۸k
- ۲۵ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط