وقتی تو را دوست می دارم

وقتی تو را دوست می دارم
بارانِ سبز می بارم
بارانِ آبی
بارانِ سرخ
بارانی از هر رنگی
مژه هایم گندم،
انگور،
انجیر،
ریحان،
لیمو،
می آرند

وقتی تو را دوست می دارم
از من ماه طلوع می کند
تابستان زاده می شود
گنجشکانِ مهاجر باز می گردند
چشمه ها پرآب می شوند
وقتی می روم قهوه خانه
دوستانم فکر می کنند
من باغ هستم

#نزار_قبانی📝
ترجمه : #عباس_پژمان
دیدگاه ها (۲)

قلمتان را برداریدفرهنگِ معین را باز کنیدلابه لای واژه هایشچش...

صبح شد، باز دلم تنگِ تو ؛از دور سلام ...!#محمد_بزازصبحتــون ...

‌من سکوت خویش را گم کرده املاجرم در این هیاهو گم شدممن ، که ...

‌سخن #عشق نه آن است که آید به #زبانساقیا می ده و کوتاه کن ای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط