روزی که مجبور بشیم زمین رو تخلیه کنیم من روی سیارهی مس

روزی که مجبور بشیم زمین رو تخلیه کنیم، من روی سیّاره‌ی مسکونی جدید،عطرفروشی ‌می‌زنم و از دلتنگی آدما کاسبی می‌کنم.

عطر خاک بارون‌خورده می‌فروشم
عطر چمن کوتاه‌شده
عطر زعفرون و برنج
عطر بازار خشکبار و ادویه
بوی اقاقیا توی کوچه‌ها، تو فصل بهار

و من فکر کردم که حالا که این عطرها به دفعات به طور رایگان در دسترسم هستند ، زندگی رو آسون تر بگیرم و ازشون استفاده کنم
مخصوصا عطر آدمهایی که نمی دونیم تا کی مجال بودن در کنارشون را داریم
دیدگاه ها (۱)

نگاهش مخمل و قدش بلند استنگارم دلبری گیسو کمند است چگونه بگذ...

به یک جایی از زندگی که رسیدیمی فهمی رنج را نباید امتداد دادب...

زندگی دفتری از خاطره هاستیک نفر همدم خوشبختی هایک نفر همسفر ...

آزاد زندگی کن ! لحظه به لحظه زندگی کن ! و از چیزی نترس ، از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط