من دلم نمیخاد بریم کافه و سینما و درمورد فیلم و مزه غذا

من دلم نمیخاد بریم کافه ‌و سینما و درمورد فیلم و مزه‌ غذا‌ها باهات بحث فلسفی کنم،دلم میخاد بریم شهربازی و از ته دلمون داد بکشیم،با پشمکای صورتی توی دست‌مون انقد قدم بزنیم که خسته شیم،رو چمنا دراز بکشیم،ماه‌ رو نگاه کنیم،تو سکوتی که فقط صدای جیرجیرکا میاد از آینده‌مون حرف بزنیم،بعد یه ستاره رد بشه بگی خب آرزوت کردم:)!.
دیدگاه ها (۰)

سیلامممممممممم 🥺🙃♥️خوبیننن؟♥️مرسیییییییییییی بابت حمایت هاتو...

قبل کپی اجازه بگیرید🥺♥️🙃

حس خوبیه که همه دوست دارن،نه؟!(خیره به پاکت شیرکاکائو.)

یا تا ابد بغلم کن شیرکاکائو بخوریم،یا برو بمیر اوکی بای...

پارت ۷۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۲۹ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط