جیهوپ:ببین تو موضوع رو نمیدونی ونباید بدونی من میتونستم ب
جیهوپ:ببین تو موضوع رو نمیدونی ونباید بدونی من میتونستم برنگردم ولی برای تو برگشتم
بعد اشک شین هه رو پاک کرد
شین هه :قلب خوب شد
جیهوپ:من بیماری قلبی نداشتم
شین هه:چی
جیهوپ:بیخیال
شین هه:یعنی چی میگم خوب حرف بزن
جیهوپ:(با داد)منم میگم بیخیال
بعد یهویی شین هه بغلش کرد
شین هه :خوبه که نمردی من واقعا دلم برات تنگ شد هیچ وقت منو اینجوری ول نکن
جیهوپ:(باگریه)باشه بعد این همه مدت میای بریم بیرون بعد همون جا ماجرای اون پسره رو برام تعریف کن
دوساعت از بیرون رفتنشون گذشت =
کوک :چرا جواب نمیده
شین هه:بله
کوک:کجایی
شین هه:العان میام
کوک :فلیکس کو
شین هه:نمی دونم
کوک:(باداد)اون پیش منه بگو چه شد صورتش خونیه
شین هه:تو مامان کجاین
کوک :خونه دیگه
شین هه:میام پیشت
خونه کوک وا.ت=
ا. ت :جیهوپ جیهوپ زندست
کوک :چی
ا. ت :پشتت تو
کوک :پس کار تو بود تو فلیکس رو زدی
جیهوپ:آره زدمش دلم نمی خواد کسی بز من به شین هه دست بزنه
کوک :ه
شین هه :من با فلیکس ازدواج نمی کنم
ا.ت:اگر جیهوپ نبود چی میگفتی
شین هه:همون موقع هم گفتم نه
بعد اشک شین هه رو پاک کرد
شین هه :قلب خوب شد
جیهوپ:من بیماری قلبی نداشتم
شین هه:چی
جیهوپ:بیخیال
شین هه:یعنی چی میگم خوب حرف بزن
جیهوپ:(با داد)منم میگم بیخیال
بعد یهویی شین هه بغلش کرد
شین هه :خوبه که نمردی من واقعا دلم برات تنگ شد هیچ وقت منو اینجوری ول نکن
جیهوپ:(باگریه)باشه بعد این همه مدت میای بریم بیرون بعد همون جا ماجرای اون پسره رو برام تعریف کن
دوساعت از بیرون رفتنشون گذشت =
کوک :چرا جواب نمیده
شین هه:بله
کوک:کجایی
شین هه:العان میام
کوک :فلیکس کو
شین هه:نمی دونم
کوک:(باداد)اون پیش منه بگو چه شد صورتش خونیه
شین هه:تو مامان کجاین
کوک :خونه دیگه
شین هه:میام پیشت
خونه کوک وا.ت=
ا. ت :جیهوپ جیهوپ زندست
کوک :چی
ا. ت :پشتت تو
کوک :پس کار تو بود تو فلیکس رو زدی
جیهوپ:آره زدمش دلم نمی خواد کسی بز من به شین هه دست بزنه
کوک :ه
شین هه :من با فلیکس ازدواج نمی کنم
ا.ت:اگر جیهوپ نبود چی میگفتی
شین هه:همون موقع هم گفتم نه
۱۱.۴k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.