نقد و نظر رمان عروس جزیره

سلام من با اولین پست اومدم با معرفی یه رمان جذاب که شک ندارم اگه این رمان رو بخونین شما هم از خوندنش لذت می‌برین... 😍
#عروس_جزیره به قلم #الناز_دادخواه عزیزم یه کلاسیک عاشقانه و هیجانی از قرن هجدهم که به شدت برای من دلنشین بود...
قصه‌ی مردی اشراف‌زاده با عنوان «کنت لئو» که بعد از سه بار نامزدی ناموفق که منجر به ناپدید شدن عروس‌هایش شده بود این‌بار دل به عشق دختری از جنس قدرت و جرئت داده بود. آنیای جسور...
لئو در قسمتی از رمان به آنیا گفت: تو زنی هستی که ترجیح می‌ده دل به خطر بزنه نه اینکه گوشه‌ای قایم بشه...
و این دختر شیرینی‌فروشِ بی‌باک کسی بود که تابوشکنی کرد و پا روی رسم و رسومات یک جزیره نهاد...
از قلم بگم؛
اولین‌بار بود که کتابی از الناز می‌خوندم نگارشش محاوره بود که مورد سلیقه‌ی من نبوده و همیشه راوی رو بیشتر پسندیدم، نمی‌گم این نوع نگارش رو هرگز نخوندم ولی لذتی برام نداشت. اما عروس جزیره چنان من رو محو داستان، توصیفات، عشق و قدرت شخصیت‌های داستان کرد که فراموش کردم دارم یه رمان محاوره‌ای می‌خونم. توصیفاتی که غالبا توی کتاب‌ها خسته‌کننده می‌شه و من رد می‌کنم این‌بار با حوصله خوندم و به وضوح تونستم خودم رو در کنار شخصیت‌ها تصور کنم، حتی بتونم هوای کنار ساحل رو نفس بکشم و یا غروب دلپذیرش رو با لذت ببینم. نمی‌دونم اگر شما بخونین هم همین احساس بهتون دست می‌ده یا نه ولی برای من بسیار لذتبخش بود♥
شخصیت‌های اصلی داستان رو نمی‌تونم براتون اسپویل کنم اما تک‌به‌تکشون می‌تونن شما رو غافلگیر کنن مخصوصا قاتل جزیره...(هررررگز فکرش رو نمی‌کردم قاتل اون شخص باشه🥺 حدسم اشتباه بود🤦‍♀️)
قسمت‌های مختلف داستان هرکدام درست سرجای خودشون قرار داشتند زیاد و طولانی و خسته کننده نبودند، اطناب نداشت و پایان رمان بسیار بسیار غافلگیرکننده بود (الی تا آخر عمرم به‌خاطر 20 صفحه پایانی رمان ازت نمی‌گذرم هنوز تو شوکم)😭
من عاشق عروس جزیره شدم، اونقدر که وقتی تموم شد چشام رو بستم و دوباره سعی کردم هرچی خونده بودم رو تصور کنم. احساس لذت بخشی که می‌شد از خوندن یه عاشقانه کلاسیک زیر پوست آدم نفوذ کنه و مطمئنم جزو کتاب‌هاییه که هرگز فراموشش نمی‌کنم... 😍👌
پ، ن: الناز عزیزم یه خسته نباشید جانانه بهت می‌گم😘♥ خلق چنین رمانی برای یک نویسنده با اطلاعات کامل در مورد قرن هجدهم، توصیف نوع لباس‌ها، زندگی افراد، دایالوگ‌های اختصاصی اون دوره که فقط تو بعضی کتاب‌ها و فیلم‌ها دیدیم و شرایط اون قرن کار هر کسی نیست... دست مریزاد عزیزم😍❤️

پ، ن: تنها ایرادش غلط‌های تایپی بود که قابل گذشت هست...

#الناز_دادخواه #عروس_جزیره #نشر_علی #رمان #کتاب #کتابخوانی #کتابخانه
دیدگاه ها (۳)

اولین دیدار.

رمان:مافیایی مخفی

ارمی های واقعی پستش کنیدارمی های واقعی پستش کنیداگه یه آرمی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط