عاشقم من عطشِ جانِ تورامیخواهم
عاشقم من عطشِ جانِ تورامیخواهم
بوسه از آن لب ودندانِ تـورا میخواهم
به چه دردم بخوردماه ڪه دربالاهست
من فقط صورتِ تابانِ تـورا میخواهم
تـو بگیراز دلِ مـن حالِ پریشانےمن
درعوض موےپریشانِ تـورا میخواهم
بـاده یـادرد بـه مستےنـرساندمـارا
من فقط آن لبِ مستانِ تورامیخواهم
جانـم آماده ےقربـانےِانـدر رهِ توست
چشمڪِ نازِ تـوفرمانِ تـورا میخواهم
جـانِ مـن یخ زده ازدرد وغمِ تنهـایے
جان به قربانِ تودستانِ تورا میخواهم
بوسه از آن لب ودندانِ تـورا میخواهم
به چه دردم بخوردماه ڪه دربالاهست
من فقط صورتِ تابانِ تـورا میخواهم
تـو بگیراز دلِ مـن حالِ پریشانےمن
درعوض موےپریشانِ تـورا میخواهم
بـاده یـادرد بـه مستےنـرساندمـارا
من فقط آن لبِ مستانِ تورامیخواهم
جانـم آماده ےقربـانےِانـدر رهِ توست
چشمڪِ نازِ تـوفرمانِ تـورا میخواهم
جـانِ مـن یخ زده ازدرد وغمِ تنهـایے
جان به قربانِ تودستانِ تورا میخواهم
۸۵۳
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.