تفاوت اخلاقی زیستن با قهرمانانه زیستن

:
تفاوت اخلاقی زیستن با قهرمانانه زیستن

اخلاقی زیستن یعنی زندگی کردن بر وفق قواعد اخلاقی، اما قهرمانانه زیستن فوق اخلاقی زیستن است، یعنی انسان حتی آنچه را که اخلاق مجاز می‌داند بر خود تحریم می‌کند. فارغ از اینکه این حالت حسن باشد یا عیب، کسانی هستند که اخلاقی زیستن برایشان کم است، ولو اینکه این حالت بیماری هم باشد، ولی چه بیماری خوبی! غزالی می‌گفت چون اخلاقاً وظیفه داریم که از بدن خود مراقبت کنیم وقتی تشنه می‌شویم باید آب بنوشیم، بنابراین وقتی از نوشیدن آب لذت می‌برم احساس شرم می‌کنم، چون فقط وظیفه داریم از این بدن که امانت خداست مراقبت کنیم و این کار با نوشیدن آب گرم هم ممکن است.

من می‌گویم ممکن است این حالت بیماری یا توهم باشد، اما نفس این اندیشه که انسان بخواهد فوق اخلاق زندگی کند به ملاحظات دیگری خیلی دل‌انگیز است، یعنی اینکه آنچه را اخلاق می‌گفت باید کرد می‌کردند و آنچه را اخلاق می‌گفت نباید کرد نمی‌کردند و آنچه را اخلاق مجاز می‌دانست بالأخره آن را یا تحت امور واجب می‌آوردند و بر خود واجب می‌کردند و یا تحت امور حرام می‌آوردند و بر خود حرام می‌کردند. این نوع عمل درد و رنج‌آور است و به همین دلیل کسانی تردید کرده‌اند که اساساً قهرمانانه زیستن قابل توصیه باشد، چون اگر اخلاقی زیستن باعث درد و رنج شود، خب اخلاق است، اما اگر بخواهیم از جای دیگر بر این درد و رنج بیفزاییم این دیگر مازوخیسم است. تازه این کجا و قدیسانه زیستن کجا!
البته قهرمانان و قدیسان خود این طور زندگی می‌کردند، اما این نحوة زیست را به کسی توصیه نمی‌کردند و من معتقدم که کسی که نحوة زیست خود را توصیه می‌کند نه قهرمان اخلاقی است و نه قدیس اخلاقی. قدیس اخلاقی کسی است که می‌خواهد self transcendent داشته باشد؛ تا حالا می‌گفتیم خودت را همان طور که هستی بپذیر اما رفتار اخلاقی یا قهرمانانه داشته باشد، اما قدیس کسی است می‌خواهد خودش را هم متحول کند؛ قدیس یعنی شرمنده از هستی خویش، کسی که آرزوی یک هستی جدید را دارد و می‌خواهد زایش جدید پیدا کند. ویلیام جیمز به چنین کسانی دوبارزادگان می‌گفت.

کسانی که قدیسانه می‌زیند دچار درد زایش‌اند، چراکه می‌خواهند از خاکستر درون خود یک انسان جدید پدید آورند، نه اینکه همان که هستند باشند و مثلاً نخواهند که دروغ بگویند، چون چنین کسی هنوز ممکن است گاهی دروغ بگوید، چون رفتارش عوض شده اما هنوز همان است که بود، اما قدیس می‌خواهد که این خود را متحول کند و شکی ندارد که این فراترروی از خود چه درد و رنجهای عظیم و نگفتنی‌ای دارد.

استاد ملکیان،روانشناسی اخلاق،
دیدگاه ها (۳)

درود بر همه ی دوستان. هفته ی کتاب و کتاب خوانی مبارک .اینم ا...

تعداد آدم‌هایی که من واقعاً دوست‌شان داشته باشم زیاد نیست، ت...

نرم_و_پذیرا_باشانسانها سخت و انعطاف ناپذیرند. زندگی انسانها ...

بسیار سال ها گذشت تا بفهممآن که در خیابان می گریداز آن که در...

اخلاق بدمان را بخاطر امام زمان ترک کنیم...مهدی باوران خوب می...

🌿✨ متن جامع و تزیین‌شده برای اشتراک عمومی ✨🌿بسم‌الله الرحمن ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط