تو نباشی چه سلامی، چه علیکی گُل من
تو نباشی چه سلامی، چه علیکی گُل من
تک تک ِثانیه ها بی تـو شده قـاتل من
مونسی نیست به جز دلهره در کنج اتاق
تا زمانی که به چشمان تو بسته دل من
نام تو ورد زبانم همـه جا تا نفس هست
با تـو شایدکه سرشته شده آب و گِل من
من همانم که به امید تو زنده است هنوز
دلخوشم لطف تـو آخر بشود شامـل من
باد هـم عاشـق رقصیـدن زیبای تـو شد
ای فـدای قَـدَمت این تَنِ نا قابـل من
باغبـانم ، همـه جـا بـذر وفـا کاشته ام
کاش و ایکاش تو تنها بشوی حاصل من
#ناشناس
تک تک ِثانیه ها بی تـو شده قـاتل من
مونسی نیست به جز دلهره در کنج اتاق
تا زمانی که به چشمان تو بسته دل من
نام تو ورد زبانم همـه جا تا نفس هست
با تـو شایدکه سرشته شده آب و گِل من
من همانم که به امید تو زنده است هنوز
دلخوشم لطف تـو آخر بشود شامـل من
باد هـم عاشـق رقصیـدن زیبای تـو شد
ای فـدای قَـدَمت این تَنِ نا قابـل من
باغبـانم ، همـه جـا بـذر وفـا کاشته ام
کاش و ایکاش تو تنها بشوی حاصل من
#ناشناس
۷۹۸
۲۶ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.