بانوی کاشانه ی حیدر اَمیرالمومنین
بانوی کاشانه ی حیدر اَمیرالمومنین
به اَبی اَنتِ وَ اُمّی حضرتِ اُمُّ البَنین
⚪️ رؤیای صادقه حضرت ام البنین سلام الله علیها که تعبیر شد به قمر بنی هاشم و برادرانش علیهم السلام.
✦حضرت فاطمه کلابیه سلام الله علیها به مادرش فرمود «من خواب دیدم که در باغ سرسبز و پر درختی نشسته ام.
↶ نهرهای روان و میوه های فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان می درخشیدند و من به آن ها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر می کردم. در مورد آسمان که بدون ستون بالا قرار گرفته است و همچنین روشنی ماه و ستارگان ... در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع می شد که چشمها را خیره می کرد. در حال تعجب و تحیر بودم که سه ستاره نورانی دیگر هم در دامنم دیدم. نور آنها نیز مرا مبهوت کرده بود. هنوز در حیرت و تعجب بودم که هاتفی ندا داد و مرا با اسم خطاب کرد من صدایش را می شنیدم ولی او را نمی دیدم گفت: فاطمه مژده باد تو را به سیادت و نورانیت.
به ماه نورانی و سه ستاره درخشان
پدرشان سید و سرور همه انسانهاست
بعد از پیامبر و اینگونه در خبر آمده است.»
⇍ پس از خواب بیدار شدم در حالی که می ترسیدم. مادرم تاویل رؤیای من چیست؟! مادر به دخترک فهیمه و عاقله خود گفت: دخترم رؤیای تو صادقه است ای دخترکم به زودی تو با مرد جلیل القدری که مجد و عظمت فراوانی دارد ازدواج می کنی. مردی که مورد اطاعت امت خود است.
❀ از او صاحب 4 فرزند می شوی که اولین آنها مثل ماه چهره اش درخشان است و سه تای دیگر چونان ستارگانند.»
📓امّ البنين عليها السلام النّجم الساطع فی مدينة النبيّ الأمين ص31/خلاصة معرفية شیخ محمد سند ص227/زندگینامه مادر مهتاب حضرت ام البنین علیها السلام ص17
به اَبی اَنتِ وَ اُمّی حضرتِ اُمُّ البَنین
⚪️ رؤیای صادقه حضرت ام البنین سلام الله علیها که تعبیر شد به قمر بنی هاشم و برادرانش علیهم السلام.
✦حضرت فاطمه کلابیه سلام الله علیها به مادرش فرمود «من خواب دیدم که در باغ سرسبز و پر درختی نشسته ام.
↶ نهرهای روان و میوه های فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان می درخشیدند و من به آن ها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر می کردم. در مورد آسمان که بدون ستون بالا قرار گرفته است و همچنین روشنی ماه و ستارگان ... در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع می شد که چشمها را خیره می کرد. در حال تعجب و تحیر بودم که سه ستاره نورانی دیگر هم در دامنم دیدم. نور آنها نیز مرا مبهوت کرده بود. هنوز در حیرت و تعجب بودم که هاتفی ندا داد و مرا با اسم خطاب کرد من صدایش را می شنیدم ولی او را نمی دیدم گفت: فاطمه مژده باد تو را به سیادت و نورانیت.
به ماه نورانی و سه ستاره درخشان
پدرشان سید و سرور همه انسانهاست
بعد از پیامبر و اینگونه در خبر آمده است.»
⇍ پس از خواب بیدار شدم در حالی که می ترسیدم. مادرم تاویل رؤیای من چیست؟! مادر به دخترک فهیمه و عاقله خود گفت: دخترم رؤیای تو صادقه است ای دخترکم به زودی تو با مرد جلیل القدری که مجد و عظمت فراوانی دارد ازدواج می کنی. مردی که مورد اطاعت امت خود است.
❀ از او صاحب 4 فرزند می شوی که اولین آنها مثل ماه چهره اش درخشان است و سه تای دیگر چونان ستارگانند.»
📓امّ البنين عليها السلام النّجم الساطع فی مدينة النبيّ الأمين ص31/خلاصة معرفية شیخ محمد سند ص227/زندگینامه مادر مهتاب حضرت ام البنین علیها السلام ص17
۱۴.۸k
۱۵ دی ۱۴۰۱