Part

Part55

پرش زمانی به یک هفته بعد..................................................................

ته ویو
توی این یک هفته ات غدا می‌خورد ولی افسردگی گرفته بود به وکتر گفتیم گفت باید کوک برگرده تا حالش خوب بشه بالا می‌آورد و کلا حالت تهوع داشت هرچی میخورد بالا می‌آورد کلا رنگش سفید شده بود

ته:اتتتتتت بیا پایین غذا بخور ..... اتتتت(داد)

جواب نداد رفتم بالا تو اتاقش دیدم تو دستشویی حتما باز حالش بد شده اومد بیرون سفید شده بود

ته:ات حالت خوبه
ات:هوم میخوام بخوابم(بی حال)
ته:باشه بخواب بیدار شدی غذا تو فر هست بخور بیا بیدارمون کن بریم شهر بازی

ات:باشه(بی حال ولی ذوغ)



ات ویو
از موقعی که کوک رفته متوجه حسم به کوک شدم من کوکو دوست دارم من عاشقشم ولی چطوری چطوری من عاشق یک مرد که از خودم بزرگتره شدم به کی بگم چطوری به خودش بگم اصلا هم و سن و سالام مسخره نمیکنن که عاشق یک مرد ۲۷ ساله شدم هعییییی من افسرده شدم خیلی زیاد مریض شدم هرچی میخورم میارم بالا امروز صبح بيسکوئيت خوردم حالم بد شد آوردمش بالا اومدم بیرون دیدم ته بیرون گفت بریم شهر بازی هم ذوغ کردم هم دلم میخواست فقط خونه بمونم به هر حال دوباره گرفتم خوابیدم بیدار شدم خیلی گشنمه بود ولی میترسیدم تو شهر بازی حالم بد بشه ولی رفتم پایین و خوردم بعد رفتم بالا در زدم صدایی نشنیدم رفتم تو دیدم خاله هانا و ته خوابن خاله هانا الان یک ماهشه واقعا نمیدونم بچه از ته یا یکی دیگه ته هم خیلی به خاله هانا بی اهمیتی میکنه اههه فاک یادمورفته بود زنگ بزنم به اون دختره که ته گفت عاشقشه تازه اسمشم یادم رفت رفتم زدم به ته بیدار نشده دستاشو باز کردم خوابیدم تو بغلش خیلی حس امنیت داشتم


ته ویو
تو خواب و بیداری بودم که دیدم ات دستامو باز کرد اومد تو بغلم منم متقابل سفت بغلش کردم بعد یک ربع که خوابیدیم بیدار شدیم

ات:داداشی(یکم حالش بهتره)
ته:ات بیا یک عکس بگیریم
ات:باشه

یک عکس گرفتیم‌من سفت اتو بغل کردم اونم منو بعد عکسو برا دوستم ۴رستادم گفتم چاپش کنه

سوپرایزززززز اینم از پارتی که منتظرش بودین بله اتم متوجه حسش به کوک شد
دو پارت موده تا پارتی که از خماری گریتون بگیره

شرط پارت بعد
لایک ۱۶
کامنت۱۵
دیدگاه ها (۳۵)

سلام~پشمکی های من ببخشید من گوشیم سوکتش شوخته و نمیتونم بزنم...

~سلام سلام سلام~ ببینید کی اومده درسته منننننن و قراره آلان ...

Part54ته:خب تموم شد راستی ات ما هر روز میریم به کوک سر میزنی...

Part53 دم در بودم که ات اومد ات:کجا میریته:میرم بیرونات:بیرو...

پارت ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط