من که هستم...؟
من که هستم...؟
ابر گریان...؟ که از دوری تو میبارد
ماه تابان...؟ که در ظلمت تو میتابد
مهد آبان...؟ که در بار خزان میماند
یادگارم گذر عشقِ کهن کوچهی تنهایی نبود
دل ما عاشقِ باران ولی طاقتِ دریایی نبود
سخن از عشق مگفتم دلِ دیوانه چه شد
دل ما در بر یاران ولی ساغر و همتایی نبود ...
ابر گریان...؟ که از دوری تو میبارد
ماه تابان...؟ که در ظلمت تو میتابد
مهد آبان...؟ که در بار خزان میماند
یادگارم گذر عشقِ کهن کوچهی تنهایی نبود
دل ما عاشقِ باران ولی طاقتِ دریایی نبود
سخن از عشق مگفتم دلِ دیوانه چه شد
دل ما در بر یاران ولی ساغر و همتایی نبود ...
۱۲.۳k
۲۷ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱.۳k)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.