دوست پسر من یه مافیاست پارت ۳🖤🍷

دوست پسر من یه مافیاست پارت ۳🖤🍷
+ار دیگ فیلیکس و جی هوپ و نامجین
×خب بریم
همه به چیمین وه لباس پوشیده بود نگاه کردن بعدم ییونگی لباس پوشید و هر ۴ پسر باهم به سمت میز صبحانه رفتن تمینطور که مشغول خوردن بودن صدای در اومد
-چه زود اومدن
#من امرن پاشم درو باز کنم
+جیمین
×مشترک مورد نظر در حال حاظر قاد به پاسخگویی نمیباشد لطفا پیقام بگذارید بیب
چشم قره ایی به هیهونگ تنبلش انداخت و بلند شد تا درو باز کنه
درو که باز کرو مورد عنایت بغل گرم جین قرار گرفت
(جین÷نامجون^فیلیکس!هوپ=)
÷چطور بودی تو این چند روز صورت هندسام منو ندیدی
+×-#عالی
جین یه نگاه خیلی بد کرد که همه باهم گفتن
+×-#عالی شد که اومدی دلتنگت بودیم
^حالا هرچی برین کنار گشنمه
!تو کی گشنت نیست فقط میخوری
فیلیکس همینطور که کتش رو میداد دست خدمتکار گفت و دست هوپ و گرف نشوند رو پاش خودشم نشست رو صندلی
=عمرااااا
ففیلیکس لقمه رو نزدیک دهن پسر بر و گفت
!مجبوری
=یه درصد فک کن
همه میدونستن هوپ از صبحانه متنفره ولی دوست پسرش کنه تر از این حرفا بود
جی هوپ با نا چاری دهنشو باز کرد و لقمه نوتلا رو خورد
بعد صبحانه که کلا در مورد مهمونی که فردا شب قرار بود بگیرن و امشب که اصلحه ها میومدن حرف زون و بعد از تمو شدن حرفاشون پسرا رفتن
و یونمین و ویکوک تصمیم گرفتن فیام ببینن

میدونم کمه ولی جبران میکنم فردا الان حالم بده
ایشالا فردا دو پارت میدم