خیال رها
#خیال_رها
و من هر شب ....
آنگاه که گستره سیاهی شبانه
آبستن از چشمک های بیشمار ستاره ها گردد ...
خیال وحشی ام را رها میکنم
از بند این تن فرسوده ....
در تجسم یاد و رویای تو ....
و او را برای دوست داشتنت ...
برای لمس دستان و در آغوش فشردنت ....
برای خیره شدن در چشمان
و غرق شدن در آغوش تنت .....
برای بوسیدن و برای سر سپردن در رهت .....
برای رقص عاشقانه و عشق بازی با خیالت ....
بی نیاز است از اجازت هر کس و هر چیزی
#سعیدعرفانی
و من هر شب ....
آنگاه که گستره سیاهی شبانه
آبستن از چشمک های بیشمار ستاره ها گردد ...
خیال وحشی ام را رها میکنم
از بند این تن فرسوده ....
در تجسم یاد و رویای تو ....
و او را برای دوست داشتنت ...
برای لمس دستان و در آغوش فشردنت ....
برای خیره شدن در چشمان
و غرق شدن در آغوش تنت .....
برای بوسیدن و برای سر سپردن در رهت .....
برای رقص عاشقانه و عشق بازی با خیالت ....
بی نیاز است از اجازت هر کس و هر چیزی
#سعیدعرفانی
۵۵۵
۲۶ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.