آغوش رایگان برای مکرون... خانم مسیح علینژاد! کلامم را اصل
آغوش رایگان برای مکرون... خانم مسیح علینژاد! کلامم را اصلاح میکنم: خانمی برازنده ی هر زنی نیست، خصوصا زنی که آغوش رایگانش را به روی دشمن وطنش گشوده!
آهای مسیح علینژاد!
تصویر حقیرانه ی آغوش رایگانت برای مکرون، تو را بیش از پیش، در چشم غیور مردان میهن و نگاه عفیف زنان کشور، منفور کرد!
هرچند بهای آن را نه تو به مکرون، که نوچه های تو به مردم کشورم تحمیل کردند!
هزینه آغوش تو و مکرون، قلب شکسته پدر و مادر آرمان، بغض حلما سر کلاس درس برای پدر شهیدش، ترس و تنهایی آرتین، خون پاک بر زمین ریخته آرشام و علی اصغر و محمد رضا و لاله های شاهچراغ، درد و رنج مادر و پدر شهید عجمیان، حرمت عمامه های بر زمین افتاده و تمام ملت ایران که امروز داغدار و نگران عزیزانشان هستند پرداخته است!
هزینه آغوش تو را، خانواده هایی پرداخته اند که این روزها تمام تلاششان را می کنند تا آثار لجن پراکنی های تو را از قلب و ذهن جوان و نوجوانانشان بزدایند مبادا در تله تو گرفتار شوند!
و
هزینه اغوش تو را کشوری پرداخته که این روزها بجای پرداختن رسانه های جهان به دستیابی های غرور آمیزش به موشک هایپرسونیک و دارو مدال های طلای ورزشی، اخبار حاشیه ای خرابکاری های تو و نوچه ها و همفکرانتان، صدر اخبارشان شده و گویا زمستان سرد و سختی که خود در پیش دارند را از خاطر برده اند...
آری! هزینه لبخند و آغوش تو را، کشور و ملت ایران پرداخته اند، اما...
اما بدان آغوش کشور هم به زودی به روی تو و همفکرانت گشوده میشود!
.
.
.
آغوشی باز اما نه رایگان، بلکه گران گران!
و این بار نه با لبخند، که با اشک و التماس تو برای بخشش یاغی گری هایت!
آری مسیح نفرت انگیز! آغوش میهن برای تو باز است! برای پرداخت تمام خون هایی که ریختید باید تاوان بدهید!
*الیس الصبح بقریب*
می دانم زبان قرآن را خیلی وقت است از یاد برده ای، پس خلاصه برایت می گویم:
صبح انتقام نزدیک است! خیلی نزدیک...
منتظرمان باش، منتظرت هستیم!
از طرف ملت سرافراز ایران
آهای مسیح علینژاد!
تصویر حقیرانه ی آغوش رایگانت برای مکرون، تو را بیش از پیش، در چشم غیور مردان میهن و نگاه عفیف زنان کشور، منفور کرد!
هرچند بهای آن را نه تو به مکرون، که نوچه های تو به مردم کشورم تحمیل کردند!
هزینه آغوش تو و مکرون، قلب شکسته پدر و مادر آرمان، بغض حلما سر کلاس درس برای پدر شهیدش، ترس و تنهایی آرتین، خون پاک بر زمین ریخته آرشام و علی اصغر و محمد رضا و لاله های شاهچراغ، درد و رنج مادر و پدر شهید عجمیان، حرمت عمامه های بر زمین افتاده و تمام ملت ایران که امروز داغدار و نگران عزیزانشان هستند پرداخته است!
هزینه آغوش تو را، خانواده هایی پرداخته اند که این روزها تمام تلاششان را می کنند تا آثار لجن پراکنی های تو را از قلب و ذهن جوان و نوجوانانشان بزدایند مبادا در تله تو گرفتار شوند!
و
هزینه اغوش تو را کشوری پرداخته که این روزها بجای پرداختن رسانه های جهان به دستیابی های غرور آمیزش به موشک هایپرسونیک و دارو مدال های طلای ورزشی، اخبار حاشیه ای خرابکاری های تو و نوچه ها و همفکرانتان، صدر اخبارشان شده و گویا زمستان سرد و سختی که خود در پیش دارند را از خاطر برده اند...
آری! هزینه لبخند و آغوش تو را، کشور و ملت ایران پرداخته اند، اما...
اما بدان آغوش کشور هم به زودی به روی تو و همفکرانت گشوده میشود!
.
.
.
آغوشی باز اما نه رایگان، بلکه گران گران!
و این بار نه با لبخند، که با اشک و التماس تو برای بخشش یاغی گری هایت!
آری مسیح نفرت انگیز! آغوش میهن برای تو باز است! برای پرداخت تمام خون هایی که ریختید باید تاوان بدهید!
*الیس الصبح بقریب*
می دانم زبان قرآن را خیلی وقت است از یاد برده ای، پس خلاصه برایت می گویم:
صبح انتقام نزدیک است! خیلی نزدیک...
منتظرمان باش، منتظرت هستیم!
از طرف ملت سرافراز ایران
۱۵.۸k
۰۱ آذر ۱۴۰۱