انگار نه انگار نه انگار نه انگار

انگار نه انگار نه انگار نه انگار

یک بار نه ده بار نه صد بار که بسیار

بر ما تو وفا کرده ولی خیر ندیدی

از جانب همسایه ی دیوار به دیوار

ما ایل یهودا و شما یوسف زهرا

با حیله ی اعداء به دل چاه گرفتار

یک عمر چه دیدی؟ چه ندیدی؟ چه کشیدی؟

از این همه بی عرضه ی بی همّتِ بی عار

گِل باد دهانم، چه بگویم که بگویند:

دست از سر این مردم بی حوصله بردار

آیینه شکست است، بگو از چه شده سَلب

از دیده آلوده ی ما فرصت دیدار

«گفتی که بیایید ولی خلق نشستند»

آقا نکشد منّت این قوم طلبکار

یک روز می آیی و صدا می زنی، امّا

ما نیز همه خواب، ولی خفته ی بیدار

اصلاً به روی خویش نیاورده و....
دیدگاه ها (۴)

حضرت آیت اللّه بهجت (ره):فردای قیامت که هیچ چیز از انسان نمی...

دخترﮎ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺗﻌﺰﯾﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺩﻣﯿﺸﻮﺩ...

خدای من .....این روزها بیشتر حواست به من باشد ، می گویند بزر...

صل الله علیکم وعلی آل بیتکم یارسول الله ورحمة الله وبرکاته.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط