گفت:
گفت:
احمد!؟چرا خانومت رو اینقدر اذیت می کنی؟
بذار آزاد باشه.
بابا مثلا زنته....
خب با این چادر و حجاب معذوره!
بذار خوش بگذرونه،مثل همسر من!!
احمد،نگاهی به رفیقش کرد و گفت: "مسعود!
خانوم من، پلاک قرمز منه،
اما خانوم تو پلاک سفید تو...."
اتومبیل های اداری همه شون پلاک قرمز دارن و همه وقتی می بینن ، می فهمن که این اتومبیل فقط و فقط مخصوص یه کاره و مخصوص اداره ست.
برای استفاده عموم مردم نیست.
خانوم من،با حجابش،با عفافش به بقیه می فهمونه که مال همه نیست فقط و فقط متعلق به شوهرشه و لاغیر......
احمد!؟چرا خانومت رو اینقدر اذیت می کنی؟
بذار آزاد باشه.
بابا مثلا زنته....
خب با این چادر و حجاب معذوره!
بذار خوش بگذرونه،مثل همسر من!!
احمد،نگاهی به رفیقش کرد و گفت: "مسعود!
خانوم من، پلاک قرمز منه،
اما خانوم تو پلاک سفید تو...."
اتومبیل های اداری همه شون پلاک قرمز دارن و همه وقتی می بینن ، می فهمن که این اتومبیل فقط و فقط مخصوص یه کاره و مخصوص اداره ست.
برای استفاده عموم مردم نیست.
خانوم من،با حجابش،با عفافش به بقیه می فهمونه که مال همه نیست فقط و فقط متعلق به شوهرشه و لاغیر......
۱.۴k
۲۰ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.