➿
➿
گم گشته ام به شوق ؛ که پیدا کنی مرا !
دیوانه گشته ام ، که مداوا کنی مرا ...
دیریست کنجِ خلوتِ غم ها نشسته ام
شاید ز چشم های غم ، امحا کنی مرا
پوشانده ام تمامِ خودم را زِ عالمی ؛
با این خیالِ خوش ، که تماشا کنی مرا
هرگز نبوده شورِ کسی جز تو در سرم
جانا چه می شود که تمنا کنی مرا ؟!
من قطره ام ، تو برکه نه ! دریاچه ی منی !
نزدیک تر بیا ، که غرقه ی دریا کنی مرا ...
خورشیدِ من ! بدون تو سرد است زندگی
من شب شدم ، بتاب ، که فردا کنی مرا ...
دیگر مرا نشانی از احساس و شور نیست
آماده ام ، که باز ، تو شیدا کنی مرا ...
من بی بهانه "بودم" و من را ندیدی و ؛
گم گشته ام به شوق ، که پیدا کنی مرا...
.
📝 نرگس_صرافیان_طوفان
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
گم گشته ام به شوق ؛ که پیدا کنی مرا !
دیوانه گشته ام ، که مداوا کنی مرا ...
دیریست کنجِ خلوتِ غم ها نشسته ام
شاید ز چشم های غم ، امحا کنی مرا
پوشانده ام تمامِ خودم را زِ عالمی ؛
با این خیالِ خوش ، که تماشا کنی مرا
هرگز نبوده شورِ کسی جز تو در سرم
جانا چه می شود که تمنا کنی مرا ؟!
من قطره ام ، تو برکه نه ! دریاچه ی منی !
نزدیک تر بیا ، که غرقه ی دریا کنی مرا ...
خورشیدِ من ! بدون تو سرد است زندگی
من شب شدم ، بتاب ، که فردا کنی مرا ...
دیگر مرا نشانی از احساس و شور نیست
آماده ام ، که باز ، تو شیدا کنی مرا ...
من بی بهانه "بودم" و من را ندیدی و ؛
گم گشته ام به شوق ، که پیدا کنی مرا...
.
📝 نرگس_صرافیان_طوفان
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
۴.۲k
۰۳ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.