پارت 3 مروارید و بال های سیاه مرا ول کنید
روشیونگ که توسط فرمانده قلعه یعنی یون شین نجات پیدا کرد و دلشکسته از اینکه بهترین دوستش توسط یک عنکبوت شیطانی کوشته شده است
لی مین سانگ که از اون فاجعه جون سالم بدر بورده بود و به قعله یون دانگ رسید
لی مین سانگ =بلخره رسیدم بهتر از رودخانه مین رونگ برم این توری راحتر وارد قلعه میشم
(نکته)=قلعه یون دانگ پور تار های عنکبوت است ماننده سریال افسانه فی))
لی مین سانگ وارد قلعه شد و آنجا به ژوشنگ، جی شی یان، روشیونگ. مورونگ رسید
لی مین سانگ =ببخشید میشه من با یکی از... روشیونگ !
روشیونگ =لی مین سانگ!
لی مین سانگ و روشیونگ به سمت هم رفتن و هم دیگرو در آغوش گرفتن
روشیونگ =تو هنوز زندهی میدونی چقدر نگرانت بودم این همه مدت کجا بودی چرا دنبالم نگشتی
لی مین سانگ =داستانش طولانیه بعداً برات توضیح میدم فعلاً باید یکی از فرمانده
قلعه رو ببینم
جی شی یان =چرا میخوای مادرمو ببینی
لی مین سانگ =ببخشید شما دختر فرمانده هستین
جی شی یان =درسته من دختر فرمانده ژولین هستم
لی مین سانگ =بانو میشه مادرتونو صدا کنید
جی شی یان =مورنگ برو مادرمون صدا کن
مورنگ =باشه.. فرمانده فرمانده فرمانده
ژولین = چی شده مورنگ نمیدونی الان سر جلسم
مورنگ =ببخشید فرمانده یه نفر به اسم لی مین سانگ میخواد شمارو ببینه
ژولین =اون کجاست
مورنگ =کنار درخت بزرگ
فرمانده و بقیه وزرا به سمت درخت بزرگ رفتن
ژولین =ببینم تو لی مین سانگی چرا میخوای منو ببنی
لی مین سانگ =درود بر فرمانده من از طرف استادم اومدم چیزی راه به شما بدم
یون شین زیر گوش روشیونگ گفت =این همون دوستته که دربارش حرف زدی واقعا خیلی شجاعه
روشیونگ =آره
لی مین سانگ جعبه یی را که اوستادش به او داده بود رو باز کرد و همه از تعجب شاخ در آوردن
=اووووووون موووووووررررررووارررید شششیطططانینیههه
و ناگهان همه به سمت لی مین سانگ عجوم آوردن لی مین سانگ که شوکه شده بود ناگهان مروارید را پرت کرد و مروارید مروارید به سنگی خورد و به هفت تکه تقسیم شد و از هر تکه نور عظیمی به سمت یکی میرفت
لی مین سانگ بال های سیاه =اژدها
روشیونگ بال های قرمز =ققنوس
یون شین بال های آبی=دریا
جی شی یان بال های سفید =نور
ژوشنگ بال های بنفش=گرگ
ژو شی بال های طلایی=روباه
مورونگ بال های سبز=گیاه
و به آنها بال های عظیمی داد که هر کدام نیروی خاصی داشت وقتی آنها به خودشون امدن خودشون رو در آسمان دیدن و شروع کردن به فریاد زدن وقتی چیزی نمونده به زمین برخورد کنن که ناگهان بال ها شون باز شد
❤ادامشو در پارت بعدی میزارم❤
لی مین سانگ که از اون فاجعه جون سالم بدر بورده بود و به قعله یون دانگ رسید
لی مین سانگ =بلخره رسیدم بهتر از رودخانه مین رونگ برم این توری راحتر وارد قلعه میشم
(نکته)=قلعه یون دانگ پور تار های عنکبوت است ماننده سریال افسانه فی))
لی مین سانگ وارد قلعه شد و آنجا به ژوشنگ، جی شی یان، روشیونگ. مورونگ رسید
لی مین سانگ =ببخشید میشه من با یکی از... روشیونگ !
روشیونگ =لی مین سانگ!
لی مین سانگ و روشیونگ به سمت هم رفتن و هم دیگرو در آغوش گرفتن
روشیونگ =تو هنوز زندهی میدونی چقدر نگرانت بودم این همه مدت کجا بودی چرا دنبالم نگشتی
لی مین سانگ =داستانش طولانیه بعداً برات توضیح میدم فعلاً باید یکی از فرمانده
قلعه رو ببینم
جی شی یان =چرا میخوای مادرمو ببینی
لی مین سانگ =ببخشید شما دختر فرمانده هستین
جی شی یان =درسته من دختر فرمانده ژولین هستم
لی مین سانگ =بانو میشه مادرتونو صدا کنید
جی شی یان =مورنگ برو مادرمون صدا کن
مورنگ =باشه.. فرمانده فرمانده فرمانده
ژولین = چی شده مورنگ نمیدونی الان سر جلسم
مورنگ =ببخشید فرمانده یه نفر به اسم لی مین سانگ میخواد شمارو ببینه
ژولین =اون کجاست
مورنگ =کنار درخت بزرگ
فرمانده و بقیه وزرا به سمت درخت بزرگ رفتن
ژولین =ببینم تو لی مین سانگی چرا میخوای منو ببنی
لی مین سانگ =درود بر فرمانده من از طرف استادم اومدم چیزی راه به شما بدم
یون شین زیر گوش روشیونگ گفت =این همون دوستته که دربارش حرف زدی واقعا خیلی شجاعه
روشیونگ =آره
لی مین سانگ جعبه یی را که اوستادش به او داده بود رو باز کرد و همه از تعجب شاخ در آوردن
=اووووووون موووووووررررررووارررید شششیطططانینیههه
و ناگهان همه به سمت لی مین سانگ عجوم آوردن لی مین سانگ که شوکه شده بود ناگهان مروارید را پرت کرد و مروارید مروارید به سنگی خورد و به هفت تکه تقسیم شد و از هر تکه نور عظیمی به سمت یکی میرفت
لی مین سانگ بال های سیاه =اژدها
روشیونگ بال های قرمز =ققنوس
یون شین بال های آبی=دریا
جی شی یان بال های سفید =نور
ژوشنگ بال های بنفش=گرگ
ژو شی بال های طلایی=روباه
مورونگ بال های سبز=گیاه
و به آنها بال های عظیمی داد که هر کدام نیروی خاصی داشت وقتی آنها به خودشون امدن خودشون رو در آسمان دیدن و شروع کردن به فریاد زدن وقتی چیزی نمونده به زمین برخورد کنن که ناگهان بال ها شون باز شد
❤ادامشو در پارت بعدی میزارم❤
۳.۳k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.