دلتنگ روزگارم این روزگار باران
دلتنگ_روزگارم این روزگار باران
یک عاشقانه امشب بر من ببار باران
در عمق زندگانی بی هیچ همزبانی
نه از خودم نشانی نه از نگار باران
من باختم چه ساده مثل یکی پیاده
در این قمار_تلخِ بی اعتبار باران
از دست بیوفایم در عمق شعرهایم
حسرت نگو فراوان غم بیشمار باران
آن مهربان نگارم تا رفت از کنارم
از قلب بیقرارم رفته قرار باران
او رفت غمگنانه من ماندم عاشقانه
شد اشک من روانه بی اختیار باران
مثل گل شقایق شمع مزار خویشم
در این غروبِ سردِ بی غمگسار باران
شرمم کُشد که از او هردم گلایه کردن
هرچند مرده ام من در این حصار باران
با شرشرِ صدایت ای جان من فدایت
بر چشم آشنایت ...منت گذار باران
یک عاشقانه امشب بر من ببار باران
در عمق زندگانی بی هیچ همزبانی
نه از خودم نشانی نه از نگار باران
من باختم چه ساده مثل یکی پیاده
در این قمار_تلخِ بی اعتبار باران
از دست بیوفایم در عمق شعرهایم
حسرت نگو فراوان غم بیشمار باران
آن مهربان نگارم تا رفت از کنارم
از قلب بیقرارم رفته قرار باران
او رفت غمگنانه من ماندم عاشقانه
شد اشک من روانه بی اختیار باران
مثل گل شقایق شمع مزار خویشم
در این غروبِ سردِ بی غمگسار باران
شرمم کُشد که از او هردم گلایه کردن
هرچند مرده ام من در این حصار باران
با شرشرِ صدایت ای جان من فدایت
بر چشم آشنایت ...منت گذار باران
۵.۶k
۰۶ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.