ددی جذاب من
ددی جذاب من
part seven
- صبح از خواب بیدار شدم و خواستم پاشم که دیدم یکی محکم بغلم کرده اون جیمین بود خیلی ناز خوابیده بود برگشتم سمتش و روی گونش بوسه ای گذاشتم که از خواب بیدار شد
- آخ ببخشید بیدارت کردم ؟
+ نه اشکالی نداره کوچولوی من
- من کوچولو نیستم ( با عصبانیت )
+ باشه باشه (خنده )
- ولم کن میخوام برم حموم
+ منم میام
- نههههه
+ من همه جاتو دیدم
- باشه
- رفتیم حموم آب وان رو پر کردیم و جیمین رفت داخل و منم رفتم روی جیمین نشستم و سرم رو روی سینش گذاشتم بغلش بهم حس آرامش میداد
+ خوش میگذره ( نیشخند )
- اوهوم ( خوابآلود )
+ تک خنده ای کردم و نگاش میکردم خیلی ناز بود که صدای در اومد
اجوما : ارباب صبحانه امادس
+ باشه الان میایم ( با داد )
+ عشقم پاشو بریم صبحانه
- ( بیشتر چسبید به جیمین ) نهههه بزار یکم بیشتر تو بغلت باشم
+ ( نیشخند ) پاشو بریم بعد صبحانه هرچقد دلت خواست تو بغلم باش
- باشه
ویو ا ت
رفتیم برای صبحانه و بعد صبحانه جیمین رفت توی اتاق کارش منم رفتم توی عمارت یه چرخی بزنم وقتی برگشتم رفتم پیش اجوما و بهش گفتم منو با خدمتکارا اشنا کنه
اجوما : همگی به صف شید
همه : چشم
اجوما : خب ایشون بانوی این عمارت کیم ا ت هستن
اجوما : یکی یکی خودتون رو معرفی کنید
( علامت خدمتکارا # )
# سلام من میا هستم
# سلام من هانا هستم
- این دو تا دختر خیلی مهربونه بودن
- وقتی خودشون رو معرفی کردن چشمم به یه ......
اینم از این پارت
شرط ها ۴۰ لایک💜✨
part seven
- صبح از خواب بیدار شدم و خواستم پاشم که دیدم یکی محکم بغلم کرده اون جیمین بود خیلی ناز خوابیده بود برگشتم سمتش و روی گونش بوسه ای گذاشتم که از خواب بیدار شد
- آخ ببخشید بیدارت کردم ؟
+ نه اشکالی نداره کوچولوی من
- من کوچولو نیستم ( با عصبانیت )
+ باشه باشه (خنده )
- ولم کن میخوام برم حموم
+ منم میام
- نههههه
+ من همه جاتو دیدم
- باشه
- رفتیم حموم آب وان رو پر کردیم و جیمین رفت داخل و منم رفتم روی جیمین نشستم و سرم رو روی سینش گذاشتم بغلش بهم حس آرامش میداد
+ خوش میگذره ( نیشخند )
- اوهوم ( خوابآلود )
+ تک خنده ای کردم و نگاش میکردم خیلی ناز بود که صدای در اومد
اجوما : ارباب صبحانه امادس
+ باشه الان میایم ( با داد )
+ عشقم پاشو بریم صبحانه
- ( بیشتر چسبید به جیمین ) نهههه بزار یکم بیشتر تو بغلت باشم
+ ( نیشخند ) پاشو بریم بعد صبحانه هرچقد دلت خواست تو بغلم باش
- باشه
ویو ا ت
رفتیم برای صبحانه و بعد صبحانه جیمین رفت توی اتاق کارش منم رفتم توی عمارت یه چرخی بزنم وقتی برگشتم رفتم پیش اجوما و بهش گفتم منو با خدمتکارا اشنا کنه
اجوما : همگی به صف شید
همه : چشم
اجوما : خب ایشون بانوی این عمارت کیم ا ت هستن
اجوما : یکی یکی خودتون رو معرفی کنید
( علامت خدمتکارا # )
# سلام من میا هستم
# سلام من هانا هستم
- این دو تا دختر خیلی مهربونه بودن
- وقتی خودشون رو معرفی کردن چشمم به یه ......
اینم از این پارت
شرط ها ۴۰ لایک💜✨
۷.۱k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.