ازدواج از روی اجبار2 *p1*

💥*« ازدواج از روی اجبار ۲»*💥
شروعی از نو🍁

ا.ت
رسیدیم به عمارت کیمو واقعا بزرگ بود شاید با موند تو اینجا شروعی دوباره داشته باشم اومیدوارم توی این شروع پایان خوشی دلم میخواد شاد زنگی کنم نه مثل یک مترسک که فقط بلده یه کار کنه
کیمو
ا.ت.ا.ت.ا.ت.ا.ت.ا.تتتتتتتتت
ا.ت
یااااااا چرا داد میزنی
کیمو
چرا جواب نمیدی
ا.ت
داشتم فکر میکردم خوب اصلا چرا ما رو بالا نمی‌بری
کیمو
اوکی پس بریم بالا این عمارتی هستش که با پول خودم ساختم
هیول
اووووووو نمیدونستم همچین داداشی دارم فکر‌ میکردم میری دنبال وقت تلف کردن اگه میدونستم آنقدر کاری هستی ازدواج نمی‌کردم خواهر کوچولوی خودت میموندم
جیمین
هیییی حالا من بد شدم باشه هیول خانم اگه باردار نبودی ولش کن اصلا خوب اگه دوست داری فردا طلاقت میدم برو ور دل برادر جونت
هیول
جیمین شی ببخشید حالا هرچی باشه تو شوهرمی فرق داری با برادرم خوب
جیمین
یعنی چی اون وقت ؟
هیول
خوب من اول اون و دوس دارم بد تورو
جیمین
یعنی داداشت و از من بیشتر دوست داری
هیول
خوب اون داداشمه معلومه کی خیلی دوسش دارم جیمینا تو رو بعد اون دیدم
جیمین
باشه من اینجا کشکم اصلا دیگه دوست ندارم تو میگه دوسم داری من میگم عاشقتم اینا خیلی فرق میکنن(بغض)
هیول
جیمینا غلط کردم ببخشید
ا.ت
واییییی هیول نمیشه کمتر کند بزنی بسه دیگه دم در دعوا نکنید بریم تو وای خدا زود باشین
کیمو
راست میگه بچه
ا.ت
بچه باشه بچه
جیمین
چشم قربان
نویسنده
همه رفتن تو خون و یکم چرخ زدن و کیمو اتاق ها رو نشون داد و وسایلشون و مرتب کردن و ا.ت غذا پخت و منتظر بود تا بقیه بیان ناهار
کوک
چند روز بعد اینکه رفت بهم خبر دادن جیمین و هیول و کیمو و ا.ت از کشور خارج شدن اما مشخص نیست کجا هر جایی میتونن باشم لعنتی دختره بی شرم چطور تونست بره همش تقصیر پدرم بود اگه یکم دیگه تحمل میکردن الان اون باند دست من بود ا.ت هم پیشم بود لعنت به همشون
حالا باید دنبال ا.ت بگردم هووووف دختره خیره سر کجا رفته اگه بگیرمش کاری میکنم دیگه جرعت نکنه حتا یک قدم بدون من بر داره
ا.ت
الووو . الووو. الووو
اشغال خر مرض داری زنگ میزنی
مزاحم عوضی
ناشناس
هر جور راحتی صدام کن
ا.ت
شما ؟
کوک
یه آشنا ای که کم کم میشناسیش
ا.ت
ببین من صبرم خیلی زیاده اما در این حال خیلی عجولم پس حالا و بگذریم و این چرت و پرتا رو نداریم رک راست بنال چیکار داری
ناشناس
اووووم خب گفته بودم باید با پلیس همکاری کنید من همون مردی هستم که اون شب شما رو دزدید
ا.ت
اهااااا شما آقای اوووم آقای هووووم یه لحظه آها اقای کانگ بله شما آقای کانگ هستید
کانگ
بله خانم تیم در رابطه با آقای جئون اون روز اگه با ما همکاری می‌کردید براتون خوب میشد و زود تر این قضیه کلک زدن خانواده جئون رو متوجه میشدید
ا.ت
درسته من اشتباه کردم اما مطمئنم شما پلیس بخش جنایی نیستید اول باید از هویت شما کاملا مطمئن شم تا بتونم به شما اعتماد کنم هوووم؟
کانگ
البته همون‌طور که گفتید هستش من پلیس بخش جنایی نیستم واقعا باهوشید خانم ا.ت خوب بزارید براتون خیلی ساده توضیح بدم
شما به این جمله که دشمن دشمن ما دوست است باور دارید؟
ا.ت
خیر
کانگ
البته که قب...چ.چییی قبول ندارید اما برای چی؟
خوب فکر کن مثلاً خرگوش و ببر با هم دشمنن و کفتار و ببر هم با هم دشمنن اما دشمن بودن کفتار با ببر دلیل بر این میشه که کفتار دوست خرگوشه ؟
کانگ
آاااا.ااااا.منطقی بود قانع شدم اوکی
خوب بزار خودم و معرفی کنم من دای سونگ کانگ هستم اسم دای سونگ هستش و فامیلیم هم کانگ البته منو به اسم سونگ کانگ هم میشناسن اما در اصل من دای سونگ هستم من و کانگ صدا کن
ا.ت
اوووو دای سونگ کانگ چه جالب کانگ دای سونگ چقدر آشناست برام ایششش ولش کن
خوب آقای کانگ با من چیکار دارین و اینکه اسمتون و گفتید دلیلی بر دوست بودن شما ندارم شایدم اصلا اسم شما نباشه
کانگ
اووو ا.ت من و نشناختی یعنی آنقدر زود من و فراموش کردی
ا.ت
باید بشناسمت؟
کانگ
خوب ولش کن من دای سونگ ملقب به سایه سفید هستم
ا.ت
واییی سایه سفید سما واقعا سایه سفید هستید
نویسنده
نکته:سایه سفید یکی از قدرتمندترین و بزرگترین مافیا های جهان هست که توی کره تقریباً میشه گفت اولینه با خانواده های جئون و تیم در رقابت سنگینی هست اما یکم قدرتمند تره برای همین ا.ت همیشه آرزو داشت بدون اون آدمی که قدرتش ازش بیشتره کیه
پایان
ا.ت
من من همیشه دوست داشتم شما رو ببینم
کانگ
خنده)شما من و دیده بودید فقط نمی‌شناختید
ا.ت
خووووب اااام کار شما دقیقا چیه میشه توضیح بدید
کانگ
خوب باید بدونی که ما سه خانواده در جنگیم و من واقعا از جئون ها بدم میاد مخصوصا اون جونگ کوک چون همشون میزنن زیر حرفشون البته من خیلی وقته انتقامم رو شروع کردم فقط یه تیکه بزرگ کم بود کن شمایید