چن روز پیش تا تو تاکسی نشستم دیدم دوست پدرم عقب تاکسی نشس

چن روز پیش تا تو تاکسی نشستم دیدم دوست پدرم عقب تاکسی نشسته، به روی خودم نیاوردم که دیدمش.
۵ دقیقه بعد اومد کرایه رو حساب کنه و گفت: آقا ۲ نفر حساب کنین لطفاً!
من بسی خجالت زده دستشو گرفتم و کلی باهاش کشتی گرفتم که: توروخدا شرمنده نکنین! آخه این چه کاریه و این حرفا…
بعد اینکه پولو داد دوباره یک کرایه دیگه هم حساب کرد و گفت: این هم مال این آقا!
تازه فهمیدم دفعه اول کرایه خودش و پسرش رو حساب کرده بود!
یعنی با آفتابه دوغ بخوری اینجوری خیت نشی جلو ملت.
دیدگاه ها (۶)

- این آقایون محترم همچین میگن دخترای امروزی آشپزی بلد نیستن،...

ﺩﯾﺪﯾﻦ ﻇﻬﺮ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ ﭘﺎﻣﯿﺸﻪﭼﻪ ﺣﺴﯽ ﺩﺍﺭﻩ؟؟ﻣﺨﺼ...

بعضیا رو پله برقی یه جوری ژست میگیرن میان پایین که انگار همی...

بی شمارند آنهایی که نامشان"آدم"است...ادعایشان "آدمیت"...کلام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط