جویای تو با کعبه گل کار ندارد

جویای تو با کعبهٔ گل کار ندارد
آیینهٔ ما روی به دیوار ندارد

در حلقهٔ این زهدفروشان نتوان یافت
یک سبحه که شیرازهٔ زنّار ندارد

هر لحظه به رنگ دگر از پرده بر آیی
دل بردن ما این همه در کار ندارد

از دیدن رویت دل آیینه فرو ریخت
هر شیشه دلی طاقت دیدار ندارد

در هر شکن زلف گره‌گیر تو دامیست
این سلسله یک حلقهٔ بیکار ندارد

ما گوشه‌نشینان چمن‌آرای خیالیم
در خلوت ما نکهت گل بار ندارد

بلبل ز نظربازی شبنم گله‌مند است
مسکین خبر از رخنهٔ دیوار ندارد

پیش ره آتش ننهند چوب خس و خار
صائب حذر از کثرت اغیار ندارد


💕 💕 💕
دیدگاه ها (۷)

درد بی درمان بگیری دل چرا عاشق شدی آب این دریاچهٔ گل را چرا ...

تو یک زنی…لباس خوب بپوش !برای خودت غذای خوب بپز !خودت را به ...

باز امشب!چشم خیسم بیقراری می کند! "در کنار پنجره "چشم انتظار...

‏بی حسی بهترین حس دنیاست. نه خوشحالی، نه ناراحت، نه نگران، ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط