یاد بیر

یاد بڪَیر

ڪَاهی نباید ناز ڪشید

آه ڪشید

درد ڪشید

فریاد ڪشید

تنها باید دست ڪشید و رفت
دیدگاه ها (۲)

امروزپنجشنبه یادی کنیم ازمسافرانی که روزی درکنارمان بودند وا...

مترسڪ را ساختیم ڪلاغ ها بترسندحالا سایبانڹ ڪلاغ ها شده استتن...

هنوز اڪَﺮ ﺗﻮ بیاییدوﺑﺎرﻩ ﻣﯿﺸﻮم آﻏﺎزاڪَﺮ چھ خستھ‌ﺗﺮ از آﻓﺘﺎب ...

تو میڪَذرےزماڹ میڪَذرد چہ ڪنمبا دلی ڪہ از توتواڹ ڪَذشتنش نیس...

Eyes full of words..

این کتاب به من یاد داد دختر نباید دلشو به ی پسر غریبه خوش کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط