مرا ز تقدیر مرگ گریزی نیستو باید خود را به ناچاربه آغوش س

مرا ز تقدیر مرگ گریزی نیستو باید خود را به ناچاربه آغوش سرد خاک بسپارم !مرگم فرا می رسد و مرا مجال هیچ جولان نیست...
_____________________________________
_________________________________________________
پ ن : خواستم یه مقدار باهاتون دردو دل کنم ... تو این مدتی که تو ویسگون بودم همه چی خوب بود اما بعضی اوقات یچیزایی میبینم نمیدونم این اتفاقات خنده دارن یا باید بشینیم بخاطرش زار بزنیم ... آخه واقعا هنوزم افرادی هستن که با پیج فیک میانو بقیه دوستانو با الفاظ قشنگشون مورد عنایت قرار میدن ؟ (دوست مهربان اون دوران گذشت .. به خودت بیا ... شاید ما نفهمیم کار کی بوده ... اما تو خلوت خودتو وجدان خودت چی ؟ مردانگی رو زیر سوال نبر ...) کینه رو از خودتون دور کنین ... اینجا مجازیه ...با کی دارین دشمنی میکنین ؟.. تو به من بدوبیراه بگی یا من اینکاروکنم آخرش چی میشه ؟ واقعا وقتی بهش فکر میکنی شخصیتت زیر سوال نمیره ؟! به هم دیگه هیچوقت بی احترامی نکنین ... نهایتش اگه مشکلی داری پیج طرف نرو یا هم بلاکش کنو تمام ... دیگه نیا پیج اینو اون زیرابشو بزن .. نگو فلانی رو حذف کن از ادلیستات (به والله این حرفا برای بچه های 4 و 5 سالست ) بعضی وقتا من تو یه پیجایی میرم بخدا برای بار اول ها ... میبینم طرف منو بلاک کرده ... اصلا باهاش برخوردیم نداشتما ... نمیدونم دلیل این بچه بازیا چیه ... برای من مهم نیست آقای X یا خانم Y منو حذف کنه ... پیگیرشم نمیشم هیچوقت ... (ولی اونقدر مرد باش که بخاطر حرف دیگری کسیو نفروشی ) اگه یروزیم همه منو حذف کنن نهایتش اینه که از اینجا برم ... ولی هیچوقت خودمو دوستامو نمیفروشم ... مشکلات شما با دیگری به هیچ عنوان به بقیه مربوط نیست ... بقیه رو قاطی این بازیای بچگانه نکنین ...ما از خودتونیم ...یکی مثل شما ... پس بهتره دشمنیامونو برا دشمن واقعی نگه داریم ...
بانو هایده چقد قشنگ میگه :
انگار که اینجا هیچکی زنده نیست/گریه فراوون وقت خنده نیست/گونه ها خیسه دلا پاییزه/بارون قحطی از ابر میریزه/همه با هم قهر همه از هم دور/روزا مثل شب شبا سوت و کور(حالو روز امروز ما )