سرشارم ازآن لحظه که غمخوارتو هستم
سرشارم ازآن لحظه که غمخوارِتو هستم
از عشقِ تو تب کردم و بیمارِ تو هستم
گویند که مغرورم و از عشقِ تو بی تاب
ای کاش بدانند که من یارِ تو هستم
من امن ترین جای دلم را به تو دادم
عمریست که من محرمِ اسرارِ تو هستم
تا سایه ی تو کم نشود از سرم ای یار
همواره در آن سایه ی دیوارِ تو هستم
هر چند که زیباییِ تو شهره ی شهر است
سوگند به خالِ تو، خریدارِ تو هستم
دیدارِ صمیمانه ی تو مایه ی فخر است
من منتظرِ لحظه ی دیدارِ تو هستم 💜
از عشقِ تو تب کردم و بیمارِ تو هستم
گویند که مغرورم و از عشقِ تو بی تاب
ای کاش بدانند که من یارِ تو هستم
من امن ترین جای دلم را به تو دادم
عمریست که من محرمِ اسرارِ تو هستم
تا سایه ی تو کم نشود از سرم ای یار
همواره در آن سایه ی دیوارِ تو هستم
هر چند که زیباییِ تو شهره ی شهر است
سوگند به خالِ تو، خریدارِ تو هستم
دیدارِ صمیمانه ی تو مایه ی فخر است
من منتظرِ لحظه ی دیدارِ تو هستم 💜
- ۳۵۵
- ۲۵ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط