ای رفته کمکم از دل و جان ناگهان بیا

ای رفته کم‌کم از دل و جان، ناگهان بیا
مثل خدا به یاد ستمدیدگان بیا

قصد من از حیات، تماشای چشم توست
ای جان فدای چشم تو؛ با قصد جان بیا

چشم حسود کور، سخن با کسی مگو
از من نشان بپرس ولی‌ بی‌نشان بیا

ایمان خلق و صبر مرا امتحان مکن
بی‌ آنکه دلبری کنی از این و آن بیا

قلب مرا هنوز به یغما نبرده‌ای
ای راهزن دوباره به این کاروان بیا



#فاضل_نظری
دیدگاه ها (۱)

رنگِ چشمات یه رنگِ ممنوعه س، رنگِ مُچبند و شالِ شورشیاسهر نگ...

سلام.امروز بعد از کلی پیاده روی و بیرون بودن از یه خبر خوب م...

ایوان و غروب و قمر و فاخته باشدقالیچه ی ابریشمی انداخته باشد...

🌱🍒بشنیده‌ام که عزم سفر می‌کنی مکنمِهر حریف و یار دگر می‌کنی ...

پنهان مشو که روی تو بر ما مبارکستنظاره تو بر همه جان‌ها مبار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط