چند وقت پیش یه جا مهمونی رفتیم سر شام یهو دیدیم زن صابخون
چند وقت پیش یه جا مهمونی رفتیم سر شام یهو دیدیم زن صابخونه هی سرفه میکنه و نفس بالا نمیاد داد میزنه :
"فاضلاب,فاضلاب,فاضلاب"
ما همه نگاهمون رفت سمت دستشویی و حموم گفتیم حتما فاضلابش زد بالا خواستیم در ریم سمت ما نیاد که یهو دیدیم شوهرش براش آب ریخت گفت بخور عزیزم! 😳
نگو طرف داشت شوهرشو که اسمش"فاضل"بود صدا میزد که براش آب بریزه. 😄
فاضل آب 😂 😂 😂 😂
بدبخت غذا تو گلوش گیر کرده بود!😂
#طنز
#شادی
#خنده
#سرگرمی
"فاضلاب,فاضلاب,فاضلاب"
ما همه نگاهمون رفت سمت دستشویی و حموم گفتیم حتما فاضلابش زد بالا خواستیم در ریم سمت ما نیاد که یهو دیدیم شوهرش براش آب ریخت گفت بخور عزیزم! 😳
نگو طرف داشت شوهرشو که اسمش"فاضل"بود صدا میزد که براش آب بریزه. 😄
فاضل آب 😂 😂 😂 😂
بدبخت غذا تو گلوش گیر کرده بود!😂
#طنز
#شادی
#خنده
#سرگرمی
۲.۹k
۰۷ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.