برعکسِ گذشته که دلم از تصور هیجان های عشق غنج می رفت
برعکسِ گذشته که دلم از تصور هیجان های عشق غنج می رفت
حالا فقط دلم آرامشِ مطلق میخواد؛ دیگه دلم آدمی رو نمیخواد که براش شعر بخونم
آدمی رو میخوام که قدِ هزارسال باهاش کلمه واسه گفتگو داشته باشم، واسه یه عمر دلم هر روز بخواد مفصل باهاش حرف بزنم، نه وسطش از حواس پرتیِ چشماش حرفامو یادم بره، نه با اداهاش دست و پامو وقتِ حرف زدن گم کنم
آدمی رو میخوام که چشماش، دستاش، حضورش فقط و فقط حسِ آرامش و امنیت بده
کسی که تو هر لحظه ای از دوست داشتنش مطمئن باشم حتی اگه نگه، حتی اگه هر روز گل رویِ میز نذاره یا وسطِ روز پیامِ عاشقانه نفرسته
دیگه دلم نمیخوادناز کنم، قهر کنم، تلخ بشم، تا ناز بکشه و بخواد از دلم دربیاره که فکر کنه راهِ بخشش هر اشتباهی همینه، که سر و ته هر خطایی که ازش سر میزنه رو بخواد با این چیزا هم بیاره
آدمی رو میخوام که اگر اشتباه کرد بپذیره،قبول کنه و با گفتگو و یه عذر خواهیِ ساده و تکرار نکردنش دلِ منو باز به دست بیاره، کمکم کنه فراموش کنم اتفاقِ بدی که افتاده رو
دلم چیزایِ یواشکی رو نمیخواد
بوسه های پنهونی، هیجانِ قرار هایِ قایمکی
دلم میخواد از کنار هم بودن احساس غرور کنیم و از هیچی نترسیم
نگاهِ هیچکس تنِمونو نلرزونه و نترسیم از حرف و حدیثاشون
نترسیم از اینکه از گوشه و کنار گذشته ای که داشتیم به گوشمون برسه
بلکه بپذیریم هردو آدم هایی بودیم با گذشته ای که فقط به خودمون مربوطه و عاشقِ آدمی باشیم که "حالا" هستیم...
دیگه دلم تا نیمه های شب پیام دادن و قربون صدقه رفتن رو نمیخواد
میخوام با یه گفتگوی کوتاه تلفنی، یه دوست دارمِ آروم ولی محکم، شبِ همو بخیر کنیم وقتایی که از هم دوریم...
آدمی که هیجانارو پشت سر گذاشته، دوست داشته، دوستش داشتن، عاشق شده، گذر کرده، آدمی که با خودش و احساسش رو راسته، میفهمه معنی"میخوامت" یعنی فقط تورو میخوامه، نه کنارِ تو هزار نفروخواستن
آدمی که تکلیفش با خودش و دنیا و خواسته هاش مشخصه
که کنارش قد میکشم، کنارِ من بزرگ میشه
همدیگه رو همه جوره می پذیریم واسه بهتر شدن به همدیگه کمک میکنیم
دلم رابطه های دو روز"عاشقتم، میمیرم برات" و روزِ بعدش "ازت بیزارم" رو نمیخواد
رابطه ای میخواد که بی نوسان همو دوست داشته باشیم
گفتگو حرفِ اولُ بزنه توش
دلخوری ها رک گفته بشه، حل بشه و بره پیِ کارش
اشتباه ها تکرار نشه و زود فراموش بشه
خسته تر و بی حوصله تر از اونم که فانتزی هایِ عاشقانه رو بخوام تو رابطه هایِ کودکانه برآورده کنم
بعدِ یه عمری دنبالِ عشق دوییدن و ازش نوشتن
باید بگم عشق هیچکدوم اون چیزایی نیست که دنبالشیم و راجع بهش می شنویم و دلمونو سرِ ذوق میاره
عشق آرامشِ کنار هم بودن دوتا آدمه که همه جوره همدیگه رو پذیرفتن، با همه خوبی ها و بدی های هم کنار اومدن، و اگر تکراری هم هستن، تکرارِ یه اتفاقِ خوبن و به هیچ چیزِ جدیدی همدیگه رو ترجیح نمیدن
دو تا آدمی که آرامشُ زیر بارون و لای بوسه های عاشقانه پیدا نکردن
بلکه رو یه مبل دو نفره و وسط گفتگوهای معمولیشون، "زندگی کردن"
همین...
#فاطمه_صابری_نیا
حالا فقط دلم آرامشِ مطلق میخواد؛ دیگه دلم آدمی رو نمیخواد که براش شعر بخونم
آدمی رو میخوام که قدِ هزارسال باهاش کلمه واسه گفتگو داشته باشم، واسه یه عمر دلم هر روز بخواد مفصل باهاش حرف بزنم، نه وسطش از حواس پرتیِ چشماش حرفامو یادم بره، نه با اداهاش دست و پامو وقتِ حرف زدن گم کنم
آدمی رو میخوام که چشماش، دستاش، حضورش فقط و فقط حسِ آرامش و امنیت بده
کسی که تو هر لحظه ای از دوست داشتنش مطمئن باشم حتی اگه نگه، حتی اگه هر روز گل رویِ میز نذاره یا وسطِ روز پیامِ عاشقانه نفرسته
دیگه دلم نمیخوادناز کنم، قهر کنم، تلخ بشم، تا ناز بکشه و بخواد از دلم دربیاره که فکر کنه راهِ بخشش هر اشتباهی همینه، که سر و ته هر خطایی که ازش سر میزنه رو بخواد با این چیزا هم بیاره
آدمی رو میخوام که اگر اشتباه کرد بپذیره،قبول کنه و با گفتگو و یه عذر خواهیِ ساده و تکرار نکردنش دلِ منو باز به دست بیاره، کمکم کنه فراموش کنم اتفاقِ بدی که افتاده رو
دلم چیزایِ یواشکی رو نمیخواد
بوسه های پنهونی، هیجانِ قرار هایِ قایمکی
دلم میخواد از کنار هم بودن احساس غرور کنیم و از هیچی نترسیم
نگاهِ هیچکس تنِمونو نلرزونه و نترسیم از حرف و حدیثاشون
نترسیم از اینکه از گوشه و کنار گذشته ای که داشتیم به گوشمون برسه
بلکه بپذیریم هردو آدم هایی بودیم با گذشته ای که فقط به خودمون مربوطه و عاشقِ آدمی باشیم که "حالا" هستیم...
دیگه دلم تا نیمه های شب پیام دادن و قربون صدقه رفتن رو نمیخواد
میخوام با یه گفتگوی کوتاه تلفنی، یه دوست دارمِ آروم ولی محکم، شبِ همو بخیر کنیم وقتایی که از هم دوریم...
آدمی که هیجانارو پشت سر گذاشته، دوست داشته، دوستش داشتن، عاشق شده، گذر کرده، آدمی که با خودش و احساسش رو راسته، میفهمه معنی"میخوامت" یعنی فقط تورو میخوامه، نه کنارِ تو هزار نفروخواستن
آدمی که تکلیفش با خودش و دنیا و خواسته هاش مشخصه
که کنارش قد میکشم، کنارِ من بزرگ میشه
همدیگه رو همه جوره می پذیریم واسه بهتر شدن به همدیگه کمک میکنیم
دلم رابطه های دو روز"عاشقتم، میمیرم برات" و روزِ بعدش "ازت بیزارم" رو نمیخواد
رابطه ای میخواد که بی نوسان همو دوست داشته باشیم
گفتگو حرفِ اولُ بزنه توش
دلخوری ها رک گفته بشه، حل بشه و بره پیِ کارش
اشتباه ها تکرار نشه و زود فراموش بشه
خسته تر و بی حوصله تر از اونم که فانتزی هایِ عاشقانه رو بخوام تو رابطه هایِ کودکانه برآورده کنم
بعدِ یه عمری دنبالِ عشق دوییدن و ازش نوشتن
باید بگم عشق هیچکدوم اون چیزایی نیست که دنبالشیم و راجع بهش می شنویم و دلمونو سرِ ذوق میاره
عشق آرامشِ کنار هم بودن دوتا آدمه که همه جوره همدیگه رو پذیرفتن، با همه خوبی ها و بدی های هم کنار اومدن، و اگر تکراری هم هستن، تکرارِ یه اتفاقِ خوبن و به هیچ چیزِ جدیدی همدیگه رو ترجیح نمیدن
دو تا آدمی که آرامشُ زیر بارون و لای بوسه های عاشقانه پیدا نکردن
بلکه رو یه مبل دو نفره و وسط گفتگوهای معمولیشون، "زندگی کردن"
همین...
#فاطمه_صابری_نیا
۱۴۲.۱k
۱۹ آذر ۱۴۰۰