گاه باید رویید

گاه باید رویید
گاه باید خندید
در دل تنهایی
زیر باران نگاه
از ته دل باید رفت
در دل خاموشی
از جهان بارور در لحظه و غوغا ،
چون زمین در زیر باران
باید پرواز کرد
چون عقاب
در دل این آسمان بی انتها آبی
۲
می‌نشیند ابر بر راه دراز او
بر فراز کوه‌ها خاموش
می‌سراید نغمه‌های دلنوازاو
می‌سراید ابر در فریاد
چون به راه کوچه می‌غلطد باد
بانگ می‌دارد سرود
و می‌رود آب از نشیب او
تا سرانجام ،
صبحگه باشد که می‌کوبد به روی سنگ ،
آسمان در زیر چشم او
بر فراز سنگهای کهنه ،
باد می‌کوبد
وز ره دور ، می آید روشنایی
در دل صبح
با صدای قمریان و پرستوها
از فراز کوه‌های پرصدا
، این دم
با نوای رودهای پر شعف ،
با نوای بی نوایی شعر می‌خواند
دیدگاه ها (۰)

ای یار ما ای یار ما ای شعله گفتار ماای مرهم درمان ما ای دارو...

آن کس که از جانش گذشت اندر هوای او گذشت وان کس که از گل‌ها گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط