قاصدک هان چه خبر آوردی

قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از کجا ، وزکه خبر آوردی؟
خوش خبر باشی ، اما ، اما
گرد بام و در من
بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه زیاری ، نه زدیار و دیاری ، باری
برو آن جا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که ترا منتظرند
!قاصدک
.در دل من همه کورند و کرند
دیدگاه ها (۴)

پرنده به دانه های روی دام خیره بود،چگونه بمیرد...؟!گرسنه واز...

آدم...وقتی دستش به جایی بند نیستسراغ آرزوها می‌رودآرزوهایش ک...

بادِ وحشت می رُباید نقش پا ای بی‌خبرچند گامی همرهِ ما شو، بی...

بعد از منهیچکستکرارمن نخواهدشد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط