مجرد و ساكن استان خراسان شمالی بود!
مجرد و ساكن استان خراسان شمالی بود!
میگویند طالب لب مرز از مرکزیت فرمان نمی پذیرد! می گویند راه و رسم طالب کابل نشین عقلانیت است!
گفتم عقلانيت؛ افغانستان که بودم بارها و بارها مردم مظلومی را دیدم که رنج جنگ سالهای زیاد صورتهایشان را خسته کرده بود و خانوادههایشان را پریشان و کودکانشان را رنجور! سرکهای خامشان را زیاد و سرک های پختهشان فقط بین شهرهای بزرگ! توی هر جایی که می رفتیم رقص تفنگ ها را می دیدم !
گفتم رقص تفنگ؛ یاد کودکان ولایت خوست و افغاندبی و پکتیکا و مزارشریف و ... افتادم که با دیدن مسلحین خشن لبخند به لبهایشان خشک می شد و متواری می شدند و انگار بین انسانیت و مسلمین مرزی بود ناپیدا!
گفتم مرز!؛ امروز هم مانند چندین ماه گذشته مرز ما از خون جوان پاک دیگری پاسبانی شد! نگهبانی که مرزبان بود و مهربان، لابد می پرسید از کجا مهربانیشان را استنباط کردی! ایامی که آمریکاییها از افغانستان می رفتند و مسلحین شروع به تسویه حساب با مردم کردند، سیل جمعیت به سمت مرز ها آمد و این مرزبانهای مهربان ما بودند که از مهاجرین با اندک توشه و آذوقه خود پذیرایی می کردند!
گفتم پذیرایی؛ ما میزبانان خوبی برای برادران و مهاجرین افغانستانی بوده و هستیم، توحش عدهای قلیل را به پای ملت شریف افغانستان نمیگذاریم!
مجرد و ساكن استان خراسان شمالی بود! این جوانی که دیروز خونش را برای حفظ مرز داد!
جهت پیوستن به جمع ما در گروه دشمن شناسی ، لینک ذیل را لمس نمایید👇
گروه دشمن شناسی
میگویند طالب لب مرز از مرکزیت فرمان نمی پذیرد! می گویند راه و رسم طالب کابل نشین عقلانیت است!
گفتم عقلانيت؛ افغانستان که بودم بارها و بارها مردم مظلومی را دیدم که رنج جنگ سالهای زیاد صورتهایشان را خسته کرده بود و خانوادههایشان را پریشان و کودکانشان را رنجور! سرکهای خامشان را زیاد و سرک های پختهشان فقط بین شهرهای بزرگ! توی هر جایی که می رفتیم رقص تفنگ ها را می دیدم !
گفتم رقص تفنگ؛ یاد کودکان ولایت خوست و افغاندبی و پکتیکا و مزارشریف و ... افتادم که با دیدن مسلحین خشن لبخند به لبهایشان خشک می شد و متواری می شدند و انگار بین انسانیت و مسلمین مرزی بود ناپیدا!
گفتم مرز!؛ امروز هم مانند چندین ماه گذشته مرز ما از خون جوان پاک دیگری پاسبانی شد! نگهبانی که مرزبان بود و مهربان، لابد می پرسید از کجا مهربانیشان را استنباط کردی! ایامی که آمریکاییها از افغانستان می رفتند و مسلحین شروع به تسویه حساب با مردم کردند، سیل جمعیت به سمت مرز ها آمد و این مرزبانهای مهربان ما بودند که از مهاجرین با اندک توشه و آذوقه خود پذیرایی می کردند!
گفتم پذیرایی؛ ما میزبانان خوبی برای برادران و مهاجرین افغانستانی بوده و هستیم، توحش عدهای قلیل را به پای ملت شریف افغانستان نمیگذاریم!
مجرد و ساكن استان خراسان شمالی بود! این جوانی که دیروز خونش را برای حفظ مرز داد!
جهت پیوستن به جمع ما در گروه دشمن شناسی ، لینک ذیل را لمس نمایید👇
گروه دشمن شناسی
۲.۲k
۰۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.